دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

وقايع اتفاقيه!!!

از اینجا که می روم نیت می کنم به زودی برگردم و مثل قبل پست بگذارم و با دوستان مجازی ام صفا کنم. اما افسوس که هم فرصت نیست برای سر زدن به دنیای وبلاگ و هم اینکه از حق نگذریم در این واویلای کمبود وقت ، سر زدن به دنیای مجازی از گوشی بسیار راحت تر از لپ تاپ و وبلاگ است. نه کم کردن حجم عکس می خواهد و نه انتظار برای لود شدن ویندوز و ... اما خوب به اینجا هم دینی دارم دیگر! در این چند مدت که نبودم ، دختر بزرگم (حنانه)چهارده ساله و دختر دومم (کوثر) نه ساله شد و دختر کوچکم ( حسنا) 4 ساله! اسمهایشان را نوشتم چون این روزها بیشتر دوستانم را در دنیای اینستاگرام و تلگرام می شناسم و اسامی دخترها را می دانند. کوثرم در این مدت ب...
23 اسفند 1394

روزهای پایانی...

این روزها کمتر می رسم که به وبلاگ سر بزنم. نمی دانم شاید یکی از علتهایش هم رونق گرفتن شبکه های اجتماعی موبایلی باشد. روزهای بدی نیست. خصوصا که عاشق روزهای پایان سال هستم. این مدت بیکار هم نبودم سرم به بافتنی گرم بود. عروسک بافی ام دوباره رونق گرفته است. خرس بافتنی من:         ...
29 اسفند 1393

بافتنی پرماجرا...

ماجرای این بافتنی پر ماجرا این است که: جانم برایتان بگوید که ما دو تا کاموا از روزگار دیرین داشتیم که باقی مانده از لباس دختر بزرگه بود و شال پدر شوهر عزیز! بعد از قرنی به خودمان بها دادیم و گفتیم این کامواها را برای خودمان شال ببافیم.شکل نیم شنل! دست به کار بافت که شدیم و رنگها که در کنار یکدیگر آمد ، به دلمان افتاد که این رنگها به ما نمی آید! پس یک اندازه گیری برای دختر دومی کردیم و بافتنی نیمه کاره را تغییر کاربری دادیم به یک دامن برای دختردومی! دوباره مشغول شدیم با یک انگیزه جدید. و گاه و بیگاه دختر دومیمان را در این دامن تصور می نمودیم و کیف می کردیم! که ناگهان دختر دومی پرده از رازی هولناک برداشت که:...
26 آذر 1393

شال و کلاه عروسکی

بعد از کلی سر و کله زدن با خودم جهت بافتن و نبافتن کلاه و شال با نخهای فعلی برای دختر دومی ، و بعد از کلی عوض شدن نظراتم به صورت یهویی! جهت مدلی که به شال و کلاه می دادم ، بالاخره شال و کلاه و دستکش دختر دومی بافته شد:       قرار بود یک هدبند ببافم رنگ فرم مدرسه اش. دختر دومی کاموای طوسی رنگ را نپسندید و مدل هدبند را هم نپسندید. شروع کردم به بافتن کلاه! نخ زیاد آمد و گفتم یک دستکش هم ببافم:       دوباره نخ زیاد آمد و تصمیم گرفتم یک شال هم ببافم. اما برای اینکه نخ زیاد نبود ، و برای اینکه یک شال جمع و جور بافته شود ، با خودم قرار گذاشتم که یک شال...
7 آبان 1393

وسایل مدرسه ای مهر 93

امسال برای  پست روز اول مهر تنبل شده ام! در این لحظه که اینجا نشسته ام ، دختر بزرگه را به مدرسه برده ام و مشغولم برای پست گذاشتن و آماده کردن دختر دومی جهت رفتن به مدرسه. دختر دومی امسال چرخشی است و امروز از قضا بعد از ظهری است! این یعنی خوش شانسی من که می توانم در روز اول مدرسه کنار هر دو دخترم باشم! و اما وسایل امسال:   بند پاک کن دختر دومی:     ظرف آشغال تراش: (طبق معمول با ظرف کمپوت آناناس!!!)     کیف و کفش دختر دومی:     کیف و کفش دختر بزرگه:     وسایل دختر دومی:   ...
1 مهر 1393