دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

چهارمین اجازه

1396/6/24 19:53
نویسنده : مامان دخترا
1,361 بازدید
اشتراک گذاری



برای کاری ، صبح از خانه رفتم بیرون.بچه ها خواب بودند.
وقتی برگشتم حسنا طلبکارانه میگوید:
"مامان خانوم!
میخوای از خونه بری بیرون اقلاً منو صدا کن از خواب بگو دارم میرم.
از خواب پاشدم میگم حتما تو اتاقت خوابیدی.اومدم میبینم نیستی.با خودم گفتم اشکال نداره.شاید رفته از اتاقش بیرون خوابیده.بازم گشتم خونه رو میبینم نیستی!
نباید به من بگی:حسنا من دارم میرم بیرون؟"
من:
.
فردای همان روز دوباره کار پیش آمد و رفتم بیرون.باز هم صبح وقتی بچه ها خواب بودند.
برگشتم و میشنوم:
"حالا خوبه دیروز باهات صحبتامو کردم.بازم به من نگفتی و رفتی؟"

.
و همسر جان با چشمکی امر نمودند که:
"دیگه تا به دخترم نگفتی از خونه بیرون نمیریا!"
🤔
پسندها (3)

نظرات (3)

محجوب بانو
30 شهریور 96 19:56
عزيزمممممممم ماشالله چقدرررررر شيرين و باحاااله چه خووووبه كه به وب نويسي ادامه ميدين ديگه وباي قديمي ادامه نميدن متاسفانه خوشحال ميشم به وبم بياييد عزيزم
kimia
7 آذر 96 15:39
سلام خیلی ممنون
نگار
21 بهمن 96 17:04
سلام عزیزم.ماشاالله چه بزرگ شده حسنا خانممحبت
مننو یادته 
مامان دخترا
پاسخ
الان اومدم وبلاگت.آشنا بود ولی یادم نمیاد.کاش بیای اینستا ببینم کی هستی؟