روانشناسی!!!
دوچرخه ی دختر دومی را داده ایم برای تعمیر.
چرخ های کمکی اش خم شده بود و نمی توانست دوچرخه را هدایت کند.
به دختر دومی می گویم:
"مامان جان دیگه باید بدون چرخ کمکی برانی.دیگه بزرگ شدی."
دختر دومی در جواب می گوید:
"نه مامان!هیچ بچه ای توی سن من نمی تونه با چرخ بدون کمک بازی کنه."
می گویم:
"چرا نمی تونه؟دختر عمو و پسر عموت (که یکسال از دختر دومی بزرگترند) از پارسال بدون کمک دوچرخه سواری می کنند."
دختر دومی نگاهی عمیق می کند و می گوید:
"مامان!شما هنوز یاد نگرفتین بچه ها رو با هم مقایسه نکنین؟!!!"
من مات و مبهوت نگاه کردم در حالی که هیچ واژه ای به ذهنم نمی رسید برای جواب دادن!
و خدا می داند که این فقط مثالی بود برای نقض گفته اش که "هیچ بچه ای ...".
و نه کوچکترین مقایسه ای!
و من حالا مادری هستم که دختر 7 سال و نیمه ام به من درس روانشناسی می دهد!
خدایا شکر!
*امشب زائر حرم پیامبر و مسجدالحرام داریم.
برادرم برمی گردد ، انشاالله!