فروشگاه مدرسه ای
دختر بزرگه در مدرسه شان یک کارگاه فروش کارهای دستی داشتند.
یک جور آموزش مهارت توام با کار آفرینی و ...
دخترهای هفتمی ، هر کدام بنا بر چیزی که بلد بودند درست کنند و بگذارند برای فروش ، هر کدام غرفه ای داشتند و چند ساعت کالاهایشان را فروختند.
از آنجا که من سرم درد می کند برای اینطور برنامه ها ، در مدرسه برای ثبت گزارشی به جهت یادگار ماندن در تاریخچه نوجوانی دختر بزرگم ، حی و حاضر بودم!
اینها هم گل سر هایی که با مشارکت من در غرفه قرار گرفت:
البته دخترم در این فروشگاه ، دوبرابر آنچه کسب در آمد کرده بود ، از دوستانش وسیله خرید!!!
این یعنی ضرر!
و یا شاید هم منفعت...
ادامه دارد...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی