دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

بععععله!

    دخترک مشغول خوردن صبحانه است. چای در گلویش می پرد و سرفه می کند. می گویم: "آخ!" دوباره سرفه می کند و دوباره تکرار می کنم. خیلی جدی می گوید:"مامان نَمیگن آخ که!میگن عافیت باشه!"   ------------------------------------------------------------------------------------------ صبحانه اش را می خورد و می گوید: "مامان تموم شد!" می گویم : "نوش جانت!" می گوید:"مثل بابام باید بگی بوگو الهی شکر!"   --------------------------------------------------------------------------------------------   ساعت ده ...
9 مهر 1393

روز اول مهر 1

به سلامتی روز اول مهر امسال هم برگزار شد! و من با تاخیر یک هفته ای مشغول ثبت لحظات آن روز هستم. روز اول را در دو نوبت صبح و بعد از ظهر ، دختر ها را به مدرسه بردم.  مراسم و رسومات هر ساله که همانا از زیر قرآن رد شدن توسط مادر است هم برگزار شد! امسال در دو نوبت! بنده ی خدا مادر دو بار سینی آب و قرآن به دست ، دختر ها را راهی کرد.و صد البته که مبالغ روز اول مهر هم به ایشان هدیه داد!   این هم دختر دومی با مشتی که حاوی هدیه مادر است و به من تحویل داده نمی شود به هیچ وجه ممکن!!!     دختر دومی بسیار نگران بود که مبادا معلمش را نشناسد و مبادا که صفش را پیدا نکند و مبادا... ک...
7 مهر 1393

وسایل مدرسه ای مهر 93

امسال برای  پست روز اول مهر تنبل شده ام! در این لحظه که اینجا نشسته ام ، دختر بزرگه را به مدرسه برده ام و مشغولم برای پست گذاشتن و آماده کردن دختر دومی جهت رفتن به مدرسه. دختر دومی امسال چرخشی است و امروز از قضا بعد از ظهری است! این یعنی خوش شانسی من که می توانم در روز اول مدرسه کنار هر دو دخترم باشم! و اما وسایل امسال:   بند پاک کن دختر دومی:     ظرف آشغال تراش: (طبق معمول با ظرف کمپوت آناناس!!!)     کیف و کفش دختر دومی:     کیف و کفش دختر بزرگه:     وسایل دختر دومی:   ...
1 مهر 1393

من می نویسم!پس هستم!!!

هفته ی شلوغی بود! پر از حس عذاب وجدان از اینکه روزهای فرد را در کنار بچه ها غذا نخوردم . تقریبا می شود گفت که روزهای فرد را گرسنه ماندم. و روزهای زوج را هم از خستگی قادر به نشستن درست و حسابی بر سر سفره نبودم! اوضاع را ساماندهی می کنم انشاالله! نهایت ترافیک کاریمان را تا آخر این ماه کم می کنم اگر خدا بخواهد. دلم برای اینجا و نوشتن از بچه ها تنگ شده است! من دنیایم را برای خودم نگه می دارم. ************************* خرید مدرسه ی بچه ها تقریباً تمام شده است. امروز هم طرح انتخاب کردم برای بند پاک کن دختر دومی. و باید بافت جاتراشی را هم شروع کنم. و یک عروسک برای کیفشان. شلوار پیش ب...
22 شهريور 1393