دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

تبانی...

یک سکوت مرموز در آشپزخانه و در هنگام شستن ظرف توسط من! سر بر می گردانم تا راز این سکوت را دریابم. و آنچه که می بینم، چیزی نیست جز یک تبانی با عزیز خانوم...:             پس از عکاسی در کمال آرامش! و کلی اسکاچ کشیدن روی موکت و دستمال کشیدن دوباره مشغول شدم به ظرف شدن. و بعد از دقایقی دوباره تکرار سکوت... هراسان برمی گردم در انتظار دیدن فاجعه ای مجدد!     و چیزی که می بینم:       "عزیز " پای ثابت تمام تصمیمات دخترک می باشد! ...
26 دی 1392

بازی و عکاسی

از مزایای اینکه دختر سوم خانواده باشی این است که علاوه بر اسباب بازی ها و بازیهای فکری مختص به خودت، می توانی از امکانات خواهرانِ قبل از خودت هم استفاده کنی. و نتیجه بازی کردن دختر سوم در خانه می شود این:     یک خانه همیشه در هم و بر هم و به هم ریخته!   و البته از مزایای مادر عکاس و دوربین به دست  داشتن این است که دخترک به تقلید از مامان ، از همه چیز عکس می گیرد:     ابتدا با دوربینش:     و بعد هم با گوشی موبایلش:(مثلاً)     و چک کردن عکس انداخته شده با موبایلش:     آیا کلاس گوش...
5 دی 1392

عکاسی از عزیز

در راستای عکاس شدن این روزهای دخترک ، باید بگویم که دخترکم بی وقفه با دوربین و موبایل خودش و دوربین بینوای من مشغول عکاسی است. و مدام از ما تقاضای فیگورهای متفاوت می کند. و در این عکاسی دو عنصر پای ثابت سوژه هایش هستند: اولین عنصر  صد البته "اَدی" یا همان "عزیز" خانوم ِ عزیز تر از جان است!   عزیز خانوم باید در جاهای مختلف و با حالتهای مختلف بنشیند و دخترک از او عکاسی کند:               و در کنار هم عکسها را باز بینی کنند:       و آنچه مسلم است این است که به عزیز خانوم نباید بد بگذرد و روحیه ش...
5 دی 1392

عکاسی از ...

پیرو پست عکاسی قبل باید بگویم که عنصر دومی که پایِ ثابت ِ تمام عکسهای دخترک است ، چیزی نیست جز "پا" ! دخترک علاقه خاصی دارد به عکاسی از پا! پاهای خودش و پاهای "عزیز".                       تا جایی که یادم می آید دختر دومی هم کلی عکس از پاهایش داشت. البته خودش از پاهایش انداخته بود. مثل دخترک. به راستی علاقه بچه ها به عکاسی از پاهایشان از کجا منشا می گیرد؟    پنجشنبه 5 دی 92 ...
5 دی 1392

عبادت و عبادت...

این چیست؟         این دخترک من است که این روزها ، بیشتر دقایق و لحظاتش ، زیر این پتو به نماز و عبارت می گذرد!!! در جاهای مختلف خانه. که به قول پدرش می گوید میخواهد جای جای خانه شهادت بدهد نماز خواندنش را در روز قیامت!   برای دخترک فرقی نمی کند کجا باشد یا در چه حالتی؟ او فقط به عبادت مشغول است. آن هم با نهایت جدیت!:                   و حتی لقمه ای نان در کنار مُهرش می گذارد تا ضعف نکند هنگام عبادت!     ناچار که باشد:    ...
19 آذر 1392

بازی با عروسک 2

و دوباره روزهای عروسک بازی دخترکم:     یعنی دخترکم با کمبود امکانات می سازد و دم بر نمی آورد. حتی حاضر می شود که از لگن (رویم به دیوار!) به جای بالش دخترش استفاده کند. به این می گویند خانومِ بساز!         و مادرِ با حجاب از نمای نزدیک!       البته هنوز ادامه دارد...     احتمالا تا بعد از ایام عزاداری نیستم. اینجا را می خوانم ولی خاموش... ما را از دعا فراموش نکنید! ...
17 آذر 1392

بازی با عروسک 1

از سرگرمیهای بسیار دلپذیر این روزهای دخترک ، عروسک بازیست. دخترک چنان با عشق با عروسک هایش بازی می کند که گویی واقعا مادرشان است. و این میان از اشارپِ من بینوا هم مایه می گذارد به عنوان پتو!!! خودش و بچه هایش را می خواباند و تر و خشک می کند.       در این بین کاری هم ندارد که کودک بینوا در چه حالتی خوابیده است و مُخَش نزدیک است که در دهانش بریزد!         بالاخره دلش می سوزد و بچه اش را تحویل می گیرد. تازه این عروسک سوگلی دخترک است. عروسک دیگر که بی لباس و بی بالش و پتو رها شده که هیچ ، تازه مادرش هم پشتش را به او کرده و خوابیده...
17 آذر 1392

بازی با عروسک 3

  ادامه ی عروسک بازی دخترک و صفا کردنش با  عروسک ها:       وقتی که در کنار هم "شبکه پوآ" را می بینند.         کلا دخترک ، صبح بعد از گفتن مداوم "تایی بییز"(چایی بریز) و خوردن صبحانه اش و گفتنِ "مَم"(ممنون) از سر سفره بلند می شود و با گردن کج روبرویم می ایستد و می گوید: "مامان! آمو مِیینم؟ پوآ . بالا بالا!"(تلویزیون ببینم؟پویا.بالا بالا) و کیست که چشمان معصومش را ببیند و بتواند مقاومت کند و نه بگوید؟ در یک دورهمی با فرزندانش می نشیند و پتو سرش میکشد و تلویزیون می بیند.           ...
17 آذر 1392