روز معلم
می دانم دیر است برای گفتن از روز معلم.ولی برای یادگاری مینویسم.
امسال برای روز معلم دخترها کارم سخت تر از هر سال بود.چون دختر بزرگه 6 تا معلم داشت و دختر دومی 2 تا.تازه معلم نقاشی و ورزش دختر بزرگه را هم فاکتور گرفتم.
کادوی امسال معلمهای دختر بزرگه شد این:
البته در عکس هنوز یکی کم است.به علت سفارش دادن و حاضر نشدن کیف در زمان عکس!
و کادوی معلمهای دختر دومی هم این:
که طی یک برنامه ریزی دقیق که تا زمان بیدار شدن دخترک از خواب باید انجام می شد ، از 6 تا 10 صبح به طول انجامید.(چه رسمی و شیک! نوشتم!)
و کادوها تبدیل شدند به اینها:
البته طرز کادو کردن کیفها با آنچه در ذهنم بود تفاوت داشت.ولی آن مدل در نمی آمد.به خاطر پاپیونهای کیف.
برای ساعتها هم از جعبه کیف پول خواهر هایم استفاده کردم.اصولا هر کس بخواهد چیزی را بیندازد دور اول از من در مورد نخواستنش اطمینان حاصل میکند.
آیا به من می گویند آشغال جمع کن؟
خلاصه کادوی امسال دخترها هم به دست صاحبانشان رسید.
تا سال آینده و معلمهای جدید که خدا زیادشان کند و کادوهای جدید!
♥ روز معلم بر خواهرم و برادرم و همسرِ برادرم و همسرِ خواهر شوهرم هم مبارک.
♥ و در آخر به خودم که روزی معلم بودم و دست تقدیر خانه نشینم کرد!