دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

کلمات دخترک

1392/9/16 14:18
نویسنده : مامان دخترا
1,273 بازدید
اشتراک گذاری

 

از روز جمعه تا حالا نشانه هایی از حرف زدن در دخترک مشاهده می شود.

هر چند که اکثر این کلمات با یکی دو حرف ساخته شده ولی چون برای هر چیز دوباره همان اسم را به کار میبرد جای امیدواریست.

گنجینه لغات دخترک فعلاً همین چند تاست که آن را هم فقط ما متوجه منظورش می شویم.

 

دَ...دَ...............لزومی به معنی هست؟!

دَدَر.................... اسم دختر دومی (با فریاد خوانده شود لطفاً!)

دیش..................چشم

دیش دیش...................چشم چشم (نقاشی و یا مداد و خودکار)

دَاَ اَ اَ..................سلام

و این کلمات را با یادآوری تکرار میکند:

 

مِ مِ.............شیشه شیر

بابا................؟

ماما..............؟

به به..............؟

 

 


 

 

 

 

در بدو ورود باید حتما توسط پدر بوسیده شود.

و باز هم موقع بوسیدن دخترها ، به صورت میان برنامه ، دخترک هم باید مجدداً بوسیده شود!ماچ

 


 

 

با هر آهنگی که پخش شود ، دخترک شروع میکند به خواندن .و چنان با احساس دستانش را تکان میدهد و ژست میگیرد و لبهایش را به هم می زند که دقایقی مات می مانم ،  آیا واقعا از نظر خودش  کلمات را ادا می کند؟

یعنی تا این حدی که در عکس مشاهده می کنید دخترک آماده و منتظر پایان سریال است!

 

 

 وقتی موقع خوانندگی برسد عروسکهای عزیزتر از جان هم به زیر دست و پا پرتاب می شوند بیچاره ها!

خدا عاقبتمان را به خیر کند!

♥ خدایا ازت ممنونم.

چقدر انتظار روزی را می کشیدم که دایره لغات دخترک را در یک پست بنویسم.

هر چند می دانم روزی می رسد که دخترک هم ما را چون دختر بزرگه و دختر دومی با حرفهایش لوله کند و بشوید و سرٍ بند لباس پهن کند تا خشک شویم!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (20)

مامان مهسا
22 اردیبهشت 92 16:50
سلام
مباركه !!دايره لغات دخترك افزون باد و لوله شوي



الهییییییییییی!
شما هم تجربه لوله شدن داری؟
مامان مهسا
22 اردیبهشت 92 16:52

ديري نپايد كه از دست سوالاي دخترك مثل اين آيكونها شوي



دو تا دارم که از دستشون اینطوری ام.
خدا سومی رو به خیر کنه!
مامان تسنیم سادات
22 اردیبهشت 92 17:01

فعلا همش تو خط دَ ... و دا ... کار میکنه این فسقلی
خیلی خندیدم....
دقیقا همین طوره که میگید درباره لوله کردن و پهن کردن و ... اینا ...

عیدتون هم مبارک


تو خط د با آهنگهای گوناگون!
ممنون خانوم.عید شما هم مبارک.
مامان سونیا
22 اردیبهشت 92 17:03
الهی مامانی تا سال دیگه این موقع این خزانه لغت به سرعت نور افزایش پیدا میکنه و شما یک پست اساسی میگذاری برای حرف زدن زیاد دخترک خیالت راحت بچه های این دوره و زمونه انقدر باهوش و زیرک و بلا هستن که برای همه چی دست مریزاد دارند


الهی آمین!
مانلی مادر باران
22 اردیبهشت 92 18:08
قربون خوانندگیش برم چه آماده باش وایساده برای پرتاب عروسک و خوانندگی به زودی انقدر حرف میزند و کلمات قلنبه سلنبه (املاشو بلد نیستم) بکار میبرد که متوجه نمیشوی از کجا یاد گرفته


می بینی تو رو خدا؟!
سميه مامان گل دخترا
22 اردیبهشت 92 18:38
به به مبارك باشه مامانى. يك زبون تندوتيز ديگه اضافه شد.
تا باشه از اين لوله شدنها.كاش تنشون سالم باشه هى ما رو لوله كنن(خداييش ما خودمون هم لذت ميبريم)


لذت می بریم؟
صفا میکنیم.
میمیریم برا لوله شدن!
سميه مامان گل دخترا
22 اردیبهشت 92 18:42
مامانى واسه اون چشماى نازش اسپند دود بده.البته واسه ى هر سه تاشون به علاوه ى مامان هنرمندشون.
هزار ماشاالله


همه رو ول کن همون مامان هنرمند رو بچسب!
اعتماد به نفسو داری؟!!!
zahra
22 اردیبهشت 92 21:49
تا باشه از این لوله کردن ها و پهن کردن ها


تو که لوله شده منو زیاد دیدی خواهر!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
23 اردیبهشت 92 10:57
ای خاااله فداااااااااااااااااش بشه الهی.
خاله:
منم خوب!
چراا ون جوری نگا مِنی ؟
خوب مُ هیچ وقت خاله نِمِشُم.
برای همین،یه کم عقده دِرُم که بهم بگن خاله.


بانو نرجس
آیا شما حاضرید مرا به خواهری خود برگزینید؟
آیا وکیلم؟!
نرجس رفته میدون میوه و تره بار!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
23 اردیبهشت 92 10:59
کلی خندیدم از کامنت مامان مهسا. راست میگه. صبر کن .چشم به هم بزنی لوله خواهی شد. فقط من از الان دارم قیافه ی لوله ای نازنین رفیقم را تصور می کم (که چیزی شبیه لینا لوله ای با رنگ طبیعی ) شده ومن ای ی ی ی دلم باز می شود!



لینا لوله ایتم رفیق!
اینجا آیکون زنجیر چرخوندن دور دست نداره؟!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
23 اردیبهشت 92 11:05
دیشب طهورا شیرجه زده سر سجاده ی باباش میگه: تَ تَ عَطر بیزنه خوشبو بیشه... (طهورا عطر بزنه خوش بو بشه)



بعد عطرو برداشته میگه: مامانی باز کون ! (اوا خاک تو سرم! )



بعد درش رو باز کردم ،می زنه زیر گلوش وپشت گوشاش! بعد میگه:

مامان نَجِس (بیا دختر بزرگ کن! نجس هم شدیم رفت)

خوشبو شودم .

بابا ،

الله بوخونه. بییم اوداق بازی! (بریم اتاق بازی)



بعد بابای طفلکش اصلا نمیدونی چه نماز با حضور قلبی خوند! خیلی حواسش جمع بود سر نماز !





اینا رو گفتم که بدونی چنین روزهایی در انتظارت است بانو .از همین الان به یاد اون روزا بکوب تخت سینت!




الان تو جای من بکوب تخت سینت!

زود باش.تند تند و محکم بکوب.

بخورم این طهورا رو که سه تای خودش زبون داره هزززززززززززززززار ماشششششالا!


راستی خوبی نَجِس؟!!!
خاله ی آریسا
23 اردیبهشت 92 11:58
___$$$$$$$$______$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
______$$$$$$$$$$$$$$$$$
________$$$$$$$$$$$$$
___________$$$$$$$
_____________$$$
______________$
سلام دوستم آپم بهم سر بزن


چشششششششم!
با اون قلب خوشگلت!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
23 اردیبهشت 92 13:40
کامنتای من کو
.
.
.
.
.
.



امروز اعصاب معصاب نداری ها!
بابا من یه روز 9/5 بیدارشم تا شب باید بدوم!
وقت ندارم اصلا!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
23 اردیبهشت 92 13:41
میگم آدم بافتنی و قلاب بافی بلد باشه، بعد پشتی هاش همینجوری لخت و پتی باشن؟
جای مامانم خالی. یه شبه واسه همشون روپشتی معرکه میبافت.

آیکون یه آدم گیر.


من معمولا رو پشتی نمیندازم.
حرفیه؟!!!
جای مامانت هم واقعا خالی چون من ازش یه عالمه قلاب بافی یاد میگرفتم.من قلاب بافی رو تجربی بلدم.دلم میخواد یاد بگیرم حسابی!
مهسا
23 اردیبهشت 92 21:12
امان از این بچه های آخر. خوب خودشون را تو دلها جا می کنند. خیلی قشنگ ژست خوانندگی گرفته. انوقت این بچه به جای شبکه پویا و دیدن کارتون سریال مشق عشق می بینه؟



اساساً این "بچه های آخر" بچه های ماه و گل و بلبل و دوست داشتنی و بچسب و همه چی تموم و خیلی با معرفت و با مرام و ماه و ...اووووووووووووووووف

نفسم بند اومد.

خودت مطلبو بگیر مهسا جان!

خاله فاطیما(مامان ایلیا)
24 اردیبهشت 92 0:50
http://amour-en-portrait.ca.cx/


من که سر در نیاوردم!
خاله فاطیما ترجمه کن لطفاً!
zahra
24 اردیبهشت 92 11:45
حالا ابرو داری کن خواهرجان


در چه مورد دقیقاً؟
مامان ترنم
28 اردیبهشت 92 12:02
ای جانم. قربون اون آماده بودنش واسه خوانندگیش. چه ناز شده با اون روسریش. حرف زدنش هم با اون کلمات نامفهوم ولی زیبا مبارک.


اینم یه جورشه دیگه!
بچم از عنفوان کودکی خوانندست!
مامان یاسمین زهرا(خاله ندا)
28 اردیبهشت 92 23:15
6 ماهه دیگه اونقدر حرف میزنه که همش این شکلی میشید


دعا کن خاله ندا جون!
خدا رو شکر حوصلم زیاده.
دختر دومی هزار ماشالا اندازه 10 نفر حرف میزنه!
یلدا
26 خرداد 92 21:21
من اجیم راه می رم پشت سرمه و حرف میزنه دیوونه شدم



ولی خب دوست دارم


خوب آجیه دیگه!
عزیزه!