دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 24 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

اولین روزه سال 92

1392/9/17 2:31
نویسنده : مامان دخترا
1,078 بازدید
اشتراک گذاری

 

دیروز هم گذشت.

اولین روز از ماه رمضان و سخت ترین روز!

روز پر کار و خوبی بود.

ولی  هلاک شدم.

 

سارافون دخترک ، که با اضافه کامواهای خواهرم می بافتم چند روز است که تمام شده.

اما اضافه کامواها باز هم اضافه آمد و من تصمیم گرفتم تا یک پاپوش هم ببافم!

یکی از پاپوش ها تمام شده و یک لنگه دیگر نیمه است.

احتمالا باز هم کامواها اضافه می آید!

شاید یک کت کوتاه هم برای روی سارافون بافتم.

نمیدانم باز هم اضافه ما آید یا نه؟

 

 

این عکس هم برای در آوردن نرجس خاتون از ابهام:

 

 

 

و اولین افطار ما:

 

 

و  دومین ماه رمضان دخترک:

 

 

و هفتمین ماه رمضان دختر دومی

 

 

و البته سیزدهمین ماه رمضان دختر بزرگه!

 

♥ دیروز نوزدهم تیر ماه تولد بابا بود.

بابا 71 ساله شد.

وقتی شب  برای تبریک زنگ زدم گفت تو اولین نفری هستی که تبریک گفتی .

البته بعد از بانک!

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان یاسمین زهرا
20 تیر 92 13:13
چه سفره افطاری دست گلتون درد نکنه.تولد پدرتون هم مبارک انشاا... همیشه سلامت باشن


ممنون عزیزم.
مامان مهسا
20 تیر 92 13:54
اخه من چي بگم از اين همه كدبانىوگري
فقط يه چيز اگه نگم بقول نرجس حناق ميشه
سرويس بشقاب و اركوپالت منو خفه كرده ، اين گل لاله كنار بشقاب محشره
توي اون سيلور چيه! سوپ ؟؟؟
در گرماي تابستان ايا ميچسبد؟؟
جهت اطلاع يك ادم فضول لطفا توضيح دهيد! ممنون


اینا آرکوپال نیست.چینیه.
کادوی تولد پارسال دختر بزرگه است.
اونم سوپ شیره.
همین روزا توی چهل تیکه آموزشش رو میذارم.
ما توی ماه رمضون هر روز یا سوپ میخوریم یا آش یا حلیم.
مامان محمد و ساقی
20 تیر 92 14:16
سلام عزیزم
قبول باشه
به به ایشالله برکت سفرتون در این ماه بیشتر بشه
خسته نباشی مامان گل


مگه میشه توی این ماه برکت سفره ای کم باشه؟
ممنون عزیزم.
الهه
20 تیر 92 15:37
نماز روزه هاتون قبول بشه عزیزم ما رو هم دعا کنید وسط راز و نیازهاتون تولد پدر جون هم کلی تبریک میگم ترو خدا قدرشو بیشتر بدونید خانومی .ماها بابا نداریم خدا اونم برامون زیادی دید و 56 سالگیش ازمون گرفت اما شماها که دارید مجکم بچسبین بهشووون


خدا پدر ها رو برای بچه ها نگهداره.
منصوره مامان زهره
20 تیر 92 16:09
گرسنه م شد!!!


ایشالا افطار!
سميه مامان گل دخترا
20 تیر 92 20:32
سفره هاى افطارتون مستدام.
تولد پدر جان مبارك و سايه اش بالاى سرتون.
نزديك افطار،التماس دعا


محتاجیم به دعا خانوم!
عاطفه
21 تیر 92 11:46
چه چیزای خوشمزه ای ! بین گردو و خرما چیه ؟ پودر پسته ؟ چه خوش خوراک ! چه تحویل بازاریه ؟ میگم شما که زحمت حلوارو کشیدید میشه این سوپ خوشگلم یاد بدید ؟ خواهـــــــش[


اونی که بین خرما و گردوئه کشمش هست که با چای میچسبه فراوون!
این سوپ هم همین یکی دو روزه آموزش میدم.
آموزشش آمادست و فقط باید بذارم توی وبلاگ.
چشمسبز
22 تیر 92 1:06
سلام من ترا هر لحظه ات شاد
ز خوبیهای تو دنیایت آباد چشمسبز



ممنون.