دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

تکرار و تکرار

 پنج سال پیش.وقتی من بودم و دختر بزرگه: مامان کدوم "کالان" بزنم؟ من:"کالان" نه."کانال"!     مامان کجا "فیمل" داره؟ من:"فیمل" نه."فیلم"   دختر بزرگه:نخیر.من درست میگم! -------------------------------------------------------- دختر بزرگه:مامان میشه من "جیمی نوترون"ببینم؟ من:وای!چقدر میبینی این کارتون رو؟خسته نشدی از دیدنش؟     پنج سال بعد که دختر دومی هم هست:   مامان برم سر "کامیوتر"؟ دختر بزرگه:"کامیوتر" نه."کامپیوتر" دختر دومی:مامان میشه از "اتنت" استفاده کنم؟ دختر بزرگه""اتنت" نه."اینترنت". دختر دومی:نخ...
8 اسفند 1391

میفهمی...

دختر بزرگه از حمام آمده و دارم موهایش را سشوار میکشم.بعد از کمی دستهایم را پایین می آورم و تکان میدهم و میگویم:"قدت بلنده دستم خواب میره موقع سشوار کشیدن." زانوهایش را خم میکند و میگوید:خوبه؟" میگویم:"نه صاف بایست.اینجوری پاهایت درد میگیرند." میگوید:"پس من چکار کنم مامان.خودت میگی دستم درد میگیره." میگویم :"تو فقط صاف بایست." و شاید وقتی خودش دختری داشت بداند که یک مادر اینها را به نشانه اعتراض از درد دست نمیگوید.بلکه دارد صفا می کند از اینکه قد دخترش دارد به قد خودش می رسد. حالا مانده تا حال امروز مرا بفهمی دختر!حالا مانده تا بفهمی درد کشیدن و ذوق کردن یعنی چه؟!     ...
3 اسفند 1391

طرز بافت شال پرنسسی

ابتدا 5 دانه از سوراخهای نخ سر می اندازیم.       و نخ را دور میل میپیچیم و بر میگردانیم و شروع به بافتن میکنیم.     به ترتیب دانه ها را یکی یکی با سوراخهای بعدی تور همه را از زیر میبافیم(در همه رجها همه از زیر)       نکته مهم این است که هر بار 5 دانه بافته میشود بر نمیگردیم.بلکه نخ را دور میل میپیچیم و بعد شروع به بافتن رج بعد میکنیم.     این کار باعث میشود تا شال به صورت مار پیچ در آید.     *مامانی طهورا ! خانومم اگر سوالی داشتی باز هم در خدمتم. ...
2 اسفند 1391

دختر بزرگ من!

از وقتی که چادرت را در یک دستت محکم گره میکنی و با دست دیگرت کار میکنی فهمیدم از وقتی که متانت را در سلام و احوالپرسیت با دیگران دیدم از وقتی که کفشهای صورتی ات جای خودش را به کفشهای قرمز و مشکی دادند از وقتی که سریالهای تلویزیون را برایم تشریح میکردی و با دیدن هرکدام حس جوانه زده در دلت را برایم گفتی از وقتی که گاهی در ماشین از بازیهای کودکی دست میکشیدی و دقایقی از پنجره به بیرون و دور دست خیره میشدی و به فکر فرو می رفتی از وقتی که لباسهای مدرسه ات را خودت پوشیدی و موهایت را خودت شانه زدی از وقتی که موقع رفتن به مدرسه کرم و عطر به خودت زدی از وقتی که بدون کمک خواستن از من ناخنهایت را کوتاه کردی ...
14 بهمن 1391

مساله

گاهی به این نتیجه می رسم هیچ تخصص و مدرک و دیدگاه روانشناسی جای تجربه مادرانه و مهر مادرانه رو نمیگیره! این رو برای دل خودم میگم که دارم تمام سعیم رو میکنم مدرکم رو ببرم بالا ولی گاهی روشهام در هر موردی از آدمای مدرک دار موثر تر واقع میشه! تحصیلات یا تجربه و مطالعه؟ مساله این است!!! ...
12 بهمن 1391