تکرار و تکرار
پنج سال پیش.وقتی من بودم و دختر بزرگه:
مامان کدوم "کالان" بزنم؟
من:"کالان" نه."کانال"!
مامان کجا "فیمل" داره؟
من:"فیمل" نه."فیلم"
دختر بزرگه:نخیر.من درست میگم!
--------------------------------------------------------
دختر بزرگه:مامان میشه من "جیمی نوترون"ببینم؟
من:وای!چقدر میبینی این کارتون رو؟خسته نشدی از دیدنش؟
پنج سال بعد که دختر دومی هم هست:
مامان برم سر "کامیوتر"؟
دختر بزرگه:"کامیوتر" نه."کامپیوتر"
دختر دومی:مامان میشه از "اتنت" استفاده کنم؟
دختر بزرگه""اتنت" نه."اینترنت".
دختر دومی:نخیرم خانوم.تو درست نمیگی.
----------------------------------------------------------
دختر دومی:مامان میشه "تینکر بل" ببینم؟
دختر بزرگه:وای!واقعا مامان این حالش به هم نمیخوره اینقدر این کارتون رو می بینه؟
و خود دختر بزرگه:مامان میشه سی دی قسمت آخر "یانگوم" رو دوباره ببینم؟!
من:
ومن هنوز هم منتظر تکرار نسلی دیگر با دخترک هستم.
نمیدانم پدر و مادر های ما که چهار یا یا پنج بچه داشتند هم متوجه این تکرار شده بودند؟پس چرا برای ما چیزی تعریف نکردند؟
این تکرار نسل را دوست دارم.
همیشه و همیشه!
و احساس خوشبختی میکنم از اینکه پنج نسل در کنار هم زندگی می کنیم.
خدایا خوشبختی ام را برایم نگه دار.
لطفا ادامه مطلب
دختر بزرگه
دختر دومی
دخترک
دختر بزرگه
دختر دومی
دخترک
و این تکرار ادامه دارد!