سفر نامه نوروز 92 (2)
روز 4 فروردین باید خانه روستایی را تحویل میدادیم اما تصمیممان برای برگشتن عوض شده بود و خواستیم تا پنجم بمانیم.و از آنجایی که امکان تمدید زمان ماندن نبود تصمیم بر این شد که روز آخر را کنار دریا باشیم.
دریای بندر انزلی را انتخاب کردیم و تا ظهر بندر انزلی رسیدیم.
یک سوییت کنار دریا گرفتیم که پنجره اش رو به دریا باز می شد و باز هم کلی با صفا بود.
بندر انزلی شهر قشنگیست.از نظر من هر شهری که دریا داشته باشد شهر قشنگیست.
و دریای بندر انزلی پر از مرغ ماهیخوار!
بندر انزلی با سوغاتی که برای اولین بار بود می دیدم.البته خودشان می گفتند این شیرینی سوغات کل شمال است.ولی اقرار میکنم با اینکه اینهمه شمال رفتم برای اولین بار بود میدیدم.
این هم نتیجه سرک کشیدن من به کارگاهشان:
راستی اسم این شیرینی رشته خشکار است که گفتند هم به صورت سرخ نشده و هم سرخ شده میخورند و در ماه رمضان بسیار طرفدار دارد.
و این هم دخترکم که گریه کنان اصرار داشت عکاسی مامان را متوقف کند!