پزشکان خانه ی ما!
این عروسک ها اینجا و در یک ردیف چه میکنند؟
اینجا مثلا اتاق انتظار مطب و این ها بیماران پزشکانی که از قضا دوتایی با هم و در کنار هم طبابت می کنند!(به حق چیزهای ندیده!)
و اینها هم همان پزشکان مورد گفتگو ، در مطب!
پزشکان با دقت و مهارت به ویزیت بیماران مشغولند و این یکی پزشک کوچکتر هم فعلا به آرام کردن بیمارش مشغول است.
اما حوسش به همه جا هست غیر از بیمارش!
و اگر بیمار ساکت و آرام نشد ، روی پاهایش می گذارد و از حرکات فیزیکی نسبتاً خشن (که به زعم خودش همان ضربه های آرام و نوازش گونه ی موقع خواباندن است روی پشت ) بچه کمک میگیرد.
و آن یکی دکتر هنوز به بیمار فرصت نفس کشیدن هم نداده است.
کلا حلق و گوش باقی نگذاشته برای بیمار بینوا!
این یکی دکتر هم هنوز پی بازیگوشیست در کنار ویزیت بیمار.
روشهای آرامش دهی و روان درمانی هنوز ادامه دارد توسط پزشک کوچکتر!
و من بمیرم اگر دروغ بگویم.که هنوز پیش نیامده این پزشک ،صورت شسته شده ی ما را اینطور محکم ، مثال کف پای نشسته ی بیمارش ببوسد.
بیمار که کمی آرام شد شروع میکند به معاینات نسبتاً مشکلتر و چکش وار.
کاش ستون فقراتی برای بیمار بماند!
پزشک بزرگتر هم هنوز بیمار را رها نکرده و گوشی معاینه را در دهان بیمار هم می چپاند!
این دو پزشک در مطب مشترک ، چنان با آرامش معاینات کامل را روی بیماران انجام می دهند که انگار نه انگار جماعتی بیرونِ در منتظر ورود به اتاق هستند.
هر پزشک باید تقسیم ساعت برای بیمار را رعایت کند!
چنانچه کسی آدرسی از این پزشکان مجرب خواست ، آدرس این است:
خانه ی ما ، گوشه ی کمد جا رختخوابی که تازگی ها تغییر کاربری داده به مکان بازی و مطب بچه ها.
لطفا قبل از آمدن با منشی هماهنگ شود!
از تمام مراجعه کنندگان عزیز به خاطر اینکه پزشکان تازه از خواب بیدار شده اند و هنوز به سر و روی خود نرسیده اند عذر خواهی می کنیم!
در ضمن چهاردهمین دندان خانوم دکتر کوچکتر نیز در آمد.