محبت
طرز تفکر یک سگ: این آدما به من غذا میدن، نوازشم میکنن، دوسم دارن. پس حتما اونا خدای من هستند
طرز تفکر یک گربه: این آدما به من غذا میدن، نوازشم میکنن، دوسم دارن. حتما من خدای اونا هستم
اگر خوب به این جملات فکر کنید، انسان ها هم از همین نوع تفکرها برخوردار هستند. عده ای خودشون رو به خاطر توجه و محبت دیگران مدیون تصور می کنند و عده ای به خاطر همین موضوع دچار خود بزرگ بینی های کاذب میشن*
من همیشه از آن دسته اول آدمها بوده ام.
یعنی عقیده دارم کاری که دیگران برای من انجام می دهند ، از محبتشان سر چشمه می گیرد.
گاهی این محبت آنقدر زیاد است که جداً شرمنده می شوم.
محبت هایی که یک خانواده همسر ، می توانند انجام ندهند و جای هیچ گله و شکایتی هم نباشد.
محبت هایی که دو بار مورد به مورد تایپشان کردم و دوباره همه را پاک کردم.
تا سو تعبیری پیش نیاید.
من تمام این محبتها را می گذارم به پای گذشت و انسانیت.
چیزی که دلم می خواهد یاد بگیرم و به دخترانم بیاموزم.
اینها را نوشتم تا هم محبتهایشان در دفترچه خاطرات دخترانم ثبت شده باشد ، و هم بهانه ای باشد برای تبریک به خواهر شوهر کوچیکه!
خواهر شوهر عزیزم؛
15 سال است با تمام روزهای خوب و بدی که با هم داشته ایم، بهترین دوستان هم بوده ایم.
تولدت مبارک!!!
برگرفته از وبلاگ "جملات کوتاه زیبا"
سه شنبه 10 دی 92