سخنرانی
دخترک با حرارت تمام بر مسند تختش نشسته است و سخنرانی می کند!
روی پتو هایی که در زندگی مسافرتیمان در اتاق بچه ها (به علت نبودن فرش ها) در تخت دختر ک می گذاریم ،نشسته است.
و با جدیت تمام حرف می زند با خواهرانش و می خندد و صدایش را بلند می کند و آرام می کند.
و خواهران هم موظفند که با شوق به حرفهایش گوش دهند و همراهیش کنند!
یاد روزهایی می افتم که اشک ها ریختم برای حرف نزدن دخترک!
و حالا که می بینم با کلمه هایی نصفه و نیمه و به زبانی که مترجمش خودمان هستیم حرف می زند و منظورش را می رساند خدا را شکر می کنم.
شکر می کنم برای تمام آن چیزی که در عین سادگی ، اگر نبود ، زندگیمان آرام نبود!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی