در ایام تعطیلات عید امسال ، دلم بافتنی می خواست. از طرفی هر چه گشته بودم جایگزینی برای "عزیز" پیدا نکرده بودم.چون اولاً عروسکهایی که می دیدم بدن نرم نداشتند و دوم اینکه اگر هم داشتند ، چشمشان بسته بود و به اصطلاح نوزاد خواب بودند. و از آنجا که موقع بازی کردن دخترک ، باید عزیز به چشمانش زل بزند ، خریدشان منتفی می شد. چه بسا که خودمان 2 مدلش را داشتیم.ولی هر بار که به دخترک می دادیم تاکید می کرد: "هیس!نینی آبیده!بینین...آبه!!!"و با عجله نی نی را در قفسه جا می داد و مانع می شد از برداشتنش حتی توسط ما! در همین راستا دست به کار شدم و از روز سه شنبه تا جمعه برای دخترک یک عزیز جایگزین ب...