عروسک بازی
یکی از سرگرمیهای این روزهای دخترک بازی با عروسک است.
تا به حال علاقه چندانی به عروسک نشان نمیداد،ولی به تازگی حس مادری در او چنان قوت گرفته که عروسک ها را از نعمت مادری بی بهره نمیگذارد!
مادر ، فرزندش را سر صبر و حوصله غذا میدهد(البته فرضی) و چنان ملچ و ملوچی راه می اندازد که دل آدم برای غذای فرضی درون مشت دخترک آب میشود.
در این میان با خاله های بچه اش (خواهر های خودش) هم خوش و بشی میکند،ولی خوب غذا دادن و رسیدگی به فرزندش از اهمّ کارهایش است!
و دخترکم در این مسؤولیت آنقدر جدیست که نایی برایش نمیماند و فرزند را برای استراحت رها میکند.
و بعد از استراحتی مختصر نوبت به بقیه فرزندان هم میرسد!
بالاخره همه از این مادر کوچولو سهمی دارند!
چه سهم خورد و خوراک و چه سهم بوسه و محبت!
و تعدّد کودکانِ دخترک باعث میشود که دخترک از حال برود از خستگی.
کار سختیست مادری کردن!
فکر نمیکنم در این یک سال و نیم مرا اینقدر پر فشار و با تمام وجود در آغوش گرفته باشد!