آرشیو تکانی
من یک مادر نوستالژی باز هستم.
از آن مادر هایی که از تفریحات سالمم این است که بدانم دخترهای دیگرم در همین سن و سال ، هر کدام چطوری بوده اند.
از محسنات عکاسی پی در پی و مدام از بچه ها و زیر و رو کردن چند وقت یکبارشان همین است که ناگهان عکسهایی پیدا میکنی که برای هر سه دخترت تکرار شده و از قضا همه تقریبا در یک دوره سنی هستند و لذتی مضاعف میبری از این نوستالژی بازی!
دو روزیست که دوباره غرق عکسهای این چند سال کودکی دخترها هستم .
و این از همان نمونه های تکرار لذت بخش است:
دختر بزرگه
دختر دومی:
دخترک:
یک مادر می داند که دیدن چهره یکسان سه دخترش در یک حالت چه لذتی دارد!
این هم عکس داغ دخترک که موهایش توسط مامانش اصلاح شده است!
تا وقتی دخترها کوچک هستند خودم موهایشان را کوتاه می کنم.
دفعه قبل دخترک را بردم آرایشگاه به نیت اینکه آنها کاربلد تر هستند.
نصیب من فقط حرص خوردن بود و پرداخت مبلغ 8000 تومان و بردن دخترک به حمام و کوتاه کردن دوباره موهایش!
لا اقل دلم خوش است که ناشی هستم در امور آرایشگاه!