دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

جایزه برچسب

1392/9/17 2:34
نویسنده : مامان دخترا
1,936 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز دخترها جایزه اولین 30 برچسب قرارداد را گرفتند.

طبق خواسته خود دخترها بردمشان شهر بازی.

یک شهر بازی کوچک و سرپوشیده.

بچه ها حسابی ذوق زده بودند.

مقید بودم اولین جایزه را  زودتر بدهم تا انگیزه بچه ها بیشتر شود.

 

دخترک که سوار هر وسیله ای شد ، زار زد و زار زد!

 

 

 

 

 

 

بعد از بازی هم در همان شهر بازی یک سیب زمینی سرخ کرده مهمانشان کردم و یک ساندویچ فلافل هم برای خانه خریدیم و برگشتیم.

بعد از ظهر خوبی بود.

حیف که با دخترک خیلی خسته شدم.

 

 

و جای تقدیر و تشکر دارد از دختر دومی که مدام در حال شمردن برچسبها بود و اگر می فهمید دختر بزرگه برچسب کمتری از خودش دارد به هر طریقی کاری برای دختر بزرگه جور می کرد و بعد سریع کنارم می آمد و میگفت :

"مامان! دختر بزرگه هم فلان کار رو کرده.یه برچسب بزنه؟!"

و من در دلم می بالیدم به مهربانی این دختر دومی !

و روزی هزار بار از خدا میخواهم این حس دلسوزی و مهربانیش بعدها باعث دردسر و غصه اش نشود!

 


 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان نرگس
31 خرداد 92 1:25
الهی . ایشالا که همیشه به تفریح و گردش باشید و خوش بگذرونید.
شما که به ما سر نمیزنید
ولی ما مزاحم میشیم


منم مزاحم شدم!
حالا بی حسابیم!
بیا دوباره .باشه؟
مامان فرشته های شیطون
31 خرداد 92 12:47
سلام خسته باشی من کلی تنبل شدم برا برنامه برچسب کارهای خوب راستی برا کارهای نه چندان خوب چه تنبیهی در نظر میگیرید؟


نوشتک که.
اول تذکر و بعدش حذف برچسبهای قبلی.
ما هم گاهی تنبل میشیم.ولی یکی از این جایزه ها دوباره شارژمون میکنه.
zahra
31 خرداد 92 13:07
منم میخوام
گل نرگسه ؟


آری!
منو میخوای؟
مهسا
31 خرداد 92 14:53
چه جایزه خوبی!! خوش به حال دخترها
و چقدر دختر مهربانی دارید خیلی به فکر دیگرانه . همیشه به خوشی و شادی


خیلی مهربونه.
خدا براش خوب بخواد همیشه.
مامي حانيه
31 خرداد 92 17:01
سلام با اجازه لينكتون كردم




ممنون خانوم گل!

محبوبه مامان ترنم
31 خرداد 92 19:23
آفرین به این دخترهای عزیز و آفرین به این مامان مهربونی که تشویق هاش به موقع است. خدا حفظتون کنه واسه هم. ایشاالله که همیشه شاد باشید.


ممنون از تشویق!
شیدا
31 خرداد 92 19:39
فدای دل مهربون دختر دومی!

دخترک که توی عکس خیلی مظلومانه نگاه میکنه


اره.وقتی سوار وسیله نمیشد خوب بود.
وقتی سوار میشد گریه میکرد.
سميه مامان گل دخترا
31 خرداد 92 21:08
سلام دوست جونم. خوبيد
ببين ما نبوديم چه خوش گذشته!!!
آفرين به بچه ها كه قانون ها رو رعايت كردن و آفرين به مامان خوش قول


شما نبودین خوش گذشته حالا؟!
مامانی طهورا
1 تیر 92 9:23
الهییییییییی بمیرم واسه مهربونیای دختر دومی
شما که اسم دخترها را بما نگفتید!! (لابد صلاح نمیدونید)
ولی من برای هر کدامشان اسمی تصور کردم که هر وقت چهره هرکدامشان را میبینم آن اسم برایم تداعی میشود
(چه فیلسوفانه گفتم)


خدا نکنه تو بمیری!
من خودم به عنوان مادر بمیرم بسه براش!
چه جالب!
خیلی دلم میخواد اسمها رو بدونم.
مامانی طهورا
1 تیر 92 9:24
اگر خواستید اسمهای خیالی دخترها را بگویم


منتظرم بگی.
خیلی خیلی منتظرم.
مامانی طهورا
1 تیر 92 9:26
ودر کل آفرین به هر سه تا دخترررر که قوانین خانه را رعایت کردند


مامان سونیا
1 تیر 92 10:06
همیشه شاد باشید خیلی کار خوبی کردی مامانی مهربون این کار باعث تشویق دخترا میشه و این جایزه هم میشه یک خاطره خوب و همیشه توی ذهنشون جا میگیره



کلی روحیشون تقویت شده با این جایزه!
مامانی طهورا
1 تیر 92 10:24
ههههههههههه


باشه میگم ولی قول بده اگه حدسام درست بود بگی که درسته


اوهوووو اوهوووووووو


دختر اولی ...


دختر دومی ...


دختر سومی ...


حدسام درسته مگه نه(اعتماد به نفسو داری دیگه)




برات خصوصی جواب میدم.

فقط بهم بگو چرا این حدسا رو زدی؟


مامانی طهورا
1 تیر 92 18:26
دختر دومی کجاااااایی؟؟؟؟؟
بیا بغلمممممممممممممم

مامانی همینجوری حدس زدم ! ولی خداییش اسمش خیلی به چهره شلوغش میخوره
همه ... ها اینجوری شلوغ و زبلن

از مهربانیت هم بینهایت ممنون خیالت هم راحت


جدی میگی؟
چه جالب!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
2 تیر 92 10:51
میگم حالا این سیب زمینی ها که نوش جون کردین، چنده قیمتش طرف شما؟
ما دیرز توی موجهای ابی خوردیم دوهزار تومن.
الان همه فهمیدن من موج های ابی رفتم؟
اون عقبی ها....آخر مجلس...همه شنیدن؟



همه فهمیدن!
نمیدونم چون با یه کرانچی کوچولو و یه نوشابه زمزم کوچیک شد 4800 تومن.
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
2 تیر 92 10:52
دیروز توی موج های ابی همش هی یادت می افتادم.
هی با خودم می گفتم اگه الان مامان دخترا اینجا بود چه کیفی می کردیما.هی سرشو می کردم زیر آب!
بوخودا!


یه دفعه بگو قصد کشتن منو داشتی و راحتم کن.
خوب چرا این همه راه بیام تا اونجا؟
همین جا میمیرم دیگه!
قالبـهای کودکانه کودک من با عکس کودک شمــا
5 تیر 92 16:31
سلام دوســـت جونا شما رو با افتخار به دیدن آلبــوم کلبه نـــی نی ها دعوت میکنم... قالبهای جدیدی اضافه شدن که دیدن اونها براتون خالی از لطف نیست اگر عکسهای با مزه و بیاد ماندنی و زیبایی از کوچولوتون دارید میتونید زیبا ترین کلبه رو برای وبلاگش طراحی کنید... مادام منتظر حضور مهربونتونه