دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

درد دل

1392/9/17 2:33
نویسنده : مامان دخترا
1,940 بازدید
اشتراک گذاری

گاهی بعضی حرفها تمام معادلات ذهنی ام را به هم می ریزد.

گاهی حس میکنم در یک خوش باوری محض دست و پا میزنم.

دومین بار است که برداشت ذهنی ام از زندگی کسی، در چشم بر هم زدنی دود می شود و به هوا می رود.

دومین بار است که هر چه حرف ها و رفتارها را مرور میکنم با هم قابل تطابق نیستند.

و به این نتیجه می رسم که هر انسانی یک غصه پنهان در دلش دارد که زیر نقاب زندگی ظاهری اش پنهانش میکند.

و من هنوز به طرز غریبی خوش باورم!

 

 


 

 

وقتی از من سوال میکنند جواب می دهم.

راست میگویم.

با کسی تعارف ندارم.

اما وقتی دو روز بعد از حرف زدن با کسی در مورد چیزی میفهمم همه آنچه آن روز شنیده ام دروغ بوده ، از خودم و از روابطم نا امید می شوم.

یعنی باید در نزدیکترین روابطم هم تجدید نظر کنم؟

حتی اگر این دروغ در حد تحریف قیمت یک کالا باشد ، باز هم من مستحق احمق فرض شدن نیستم.

مدتهاست در روابطم با بعضی اطرافیانم ،مدام در حالتی بین باور و ناباوری گیج میخورم.

و من هنوز به طرز غریبی خوش باورم!

 

 

*این دو مورد ذکر شده ،چند روزیست که ذهنم را مشغول کرده است.

**این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامي حانيه
6 تیر 92 12:41
سلام
به نظر هركس تو هر كاري دروغ بگه از ضعيف النفس بودنشه.از شخصيت حقيرشه .و دروغ جزي از زندگیشه .
اون شما رو احمق فرض نكرده


خدا کنه.
محبوبه مامان ترنم
6 تیر 92 12:46
همه ما توی روابطمون با بعضیها به این تردیدها و دودلی ها می رسیم.خیلی وقتها ما هم خوش باوریم


داشتن نقاب ظاهرسازی ببرای تداوم زندگی مسئله دیگه ایه.
ولی خوب دو رویی و دروغ...
مامان یاسمین زهرا(خاله ندا)
6 تیر 92 13:02
نمیدونم چی باید بگم مورد دوم خیلی برای من پیش اومده و خیلی ناراحتم میکنه. جدا از این حرفها قلمتون ادم رو میخکوب میکنه بینظیره .آفرین به این دست و پنجه و ذهن زیبا


ممنون عزیزم.
هر روز بیا و اعتماد به نفس منو ببر بالا!!!
سميه مامان گل دخترا
6 تیر 92 14:35
دنياى بدى شده
انگار همه ى اطرافيانت بهت دروغ ميگن. ديگه نميشه راحت به كسى اعتماد كرد. همه يه جورايى دوست دارن دورت بزنن، وما خوش باور...


کاش یاد بگیریم به شعور همدیگه احترام بذاریم.
سوری مامان زهره
6 تیر 92 14:57
آدم تا با همچین آدمایی از نزدیک برخورد نداشته باشه جای تعجب نداره تو خوش باوری دست و پا بزنه، من که سال ها با حسن ظن زندگی کردم اما چند وقت اخیر فهمیدم باید بیشتر واقع بین بود تا خوشبین!!!! تا بتونی تو این دوره و زمونه زندگیت رو مدیریت کنی...



چی بگم؟
واقع بین نه خوشبین!
این درسته.
مامان سونیا
6 تیر 92 16:22
عزیزم در درد دل داشتن و غصه پنهان و مشکل که شکی نیست و هرکسی در زندگی دردها و رنجهایی داره که نمیتونه به راحتی و همه جا بیان کنه و شاید ظاهرش هیچکدوم را نشون نده همین به قول ماد بزرگم خدا بیامرز همیشه میگفت هرکسی رو که میبینی خیلی خوشش بدون هزارتا درد گوشه ششه

ولی در مورد ساده بود همه اینطوری نیستن و من به شخصه خیلی ساده و زود باورم و سر درد دلم باز میشه و همه چی رو برای همه میگم و هر کس هم هرچی بهم میگه باور میکنم هر بار هم تصمیم میگیرم که یک کوچولو موذیانه عمل کنم خباثت به خرج بدم نمیشه که نمیشه چون توی وجودم نیست و اصلا دلم نمیخواد سونیا مثل خودم ساده باشه چون خیلی جاها حقم پایمال شده و میشه


با هر که سخن گفتم
در خود گره ای گم بود...
شیدا
6 تیر 92 17:51
NO Cm
-------------
توضیح خارج از مطلب


یجا پیدا کردم کاموا ارزونه
اونی که شوهر برام خرید 10تومن اینجا 5تومنه!!!!
اگه آموزش بافت کلاه و شال بدی منم میگم مه مغازه هه تو هفت حوضه


شال و کلاه چجوری میخوای و در چه سنی؟
آردس لفطاً!
مامان مهسا
6 تیر 92 19:00
نرجس بميره
چه دل پر دردي داري مادر جان

بتركن كه دوست ما رو اُسكُل فرض ميكنن خودشون اُسكُلن



خدا نکنه نرجسم بمیره!
من بمیرم و دوست خوبم نمیره!
الهه
6 تیر 92 19:35
مطالب این پست فقط برا شما نیست خانومی برا منم اتفاق می افته خودشم خیلی زیاد اما من دیگه بیخیال شدم و پیگیرش نیستم چون کارای مهمتر از اینا دارم


درد من اینه که از ماست که بر ماست!
مامان تسنيم سادات
7 تیر 92 2:30
مادر جان توى اين دنيا بايد از يه گوش بشنوى از يه گوشم در ....
اونايى كه دروغ مى گن زود دستشون رو ميشه


آخه بدبختی اینه که زل میزنن توی چشمت و دروغشون رو با دروغهای بیشتر جبران میکنن.
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
7 تیر 92 8:50
مامان مهسا!
باور کن دنیا با تو جای قشنگ تریه!
بی جنبه نشی باز!


با من چی؟
تو رو خدا از منم تعریف کن!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
7 تیر 92 8:51
راستش...من با کامنت الهه کاملا موافقم.


منم موافقم.
ولی میشناسی منو که.
گاهی روی بعضی چیزا حساس میشم.
شیدا
7 تیر 92 16:49
تو دایره ی هفت حوضه،واسه نی نیم،ازین شالا که میندازن پشتشون،اسمشو بلد نیستم
مثل مثلثه


از این شالا واسه خودت میخوای یا نی نی؟
این شلها اشارپه اسمش.
ولی زنونست.
شیدا
7 تیر 92 18:08
واسه تزئیین میخوام،ست کلاه و شالش بشه!!!
نمیخوام تنش کنم که
واسه روز سیسمونی،به فک و فامیل شوهر نشون بدم


آهان میخوای یه شال و کلاه ببافی و بعد یه دونه هم از اینا ببافی؟
من یه قلاب بافی برای دختر بزرگه بافتم.
عکسش رو میذارم ببین میپسندی؟
اینا معمولا قلاب بافیه.من یه مدل بافتنی هم به صورت روسری برای دختر دومی بافتم ولی الان مدلش رو فراموش کردم.
مامان گلی
8 تیر 92 7:32
وای چقدر نوشته ات برای من آشناست بلایی که همیشه برسرمن می آیدو خواهدآمدکاملا درکت میکنم


انگار این درد مشترکه بین همه!
قالبـهای کودکانه کودک من با عکس کودک شمــا
8 تیر 92 23:05
سلام دوســـت جونا شما رو با افتخار به دیدن آلبــوم کلبه نـــی نی ها دعوت میکنم... قالبهای جدیدی اضافه شدن که دیدن اونها براتون خالی از لطف نیست اگر عکسهای با مزه و بیاد ماندنی و زیبایی از کوچولوتون دارید میتونید زیبا ترین کلبه رو برای وبلاگش طراحی کنید... مادام منتظر حضور مهربونتونه
مامان فرشته های شیطون
10 تیر 92 3:11
من از آدمهای دروغگو متنفرم اگه یه دروغ کوچک هم بگن دیگه نمیتونم مثل اول در موردشون فکر کنم احساس میکنم بعضی وقتها بعضیها فکر میکنن ببخشید پشت گوش ما مخملی هست البته من به روی کسی نمیارم اما معمولا ارتباطم رو با طرف محدود میکنم


با چند نفر میخوای ارتباطت رو محدود کنی؟
مامان فرشته های شیطون
15 تیر 92 16:39
من در حال حاضر دوتا دوست صمیمی دارم که رفت و آمد داریم خدا روشکر 4تا خواهر دارم که کمابیش مثل هم هستیم معمولا اونجاها میرم بقیه اطرافیان هم در حد تحمل ارتباط دارم خدا روشکر اینطوری کمی آرامش دارم البته سالها طول کشید تا به این نتیجه رسیدم