دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

دل نوشته ماه رمضانی!

1392/4/27 17:14
نویسنده : مامان دخترا
995 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

در این که خیلی ها  در ماه رمضان روزه نمیگیرند شکی نیست.

در این که خیلی ها در این ماه بیمار هستند و توانایی روزه گرفتن ندارند شکی نیست.

در این که خیلی ها توانایی روزه گرفتن هم دارند و ناغافل (!)  نزدیکیهای ماه رمضان یک بیماری معده یا روده یا کلیه یا ضعیفی چشم حساس به روزه یا... سراغشان می آید (توجه کنید ، ناغافل!) هم شکی نیست.

این که خیلی ها توانایی هم دارند و اعتقادی به این حرفها ندارند هم درست!

این که ...

همه اینها درست!

 

اما قدیمترها...

 

 

قدیمترها نه اینکه 50 سال پیش!

یعنی از زمان کودکی ما.

فرهنگی که ما در آن بزرگ شدیم و جامعه ای که ما در آن بزرگ شدیم تظاهر به روزه خواری اینقدر برجسته نبود.

دیروز که قبل از افطار برای خرید لباس بچه ها بیرون رفتم ،

از دیدن دختر جوانی که با افتخار شیشه آب معدنی را در دست گرفته بود و هر دو قدم یکبار جرعه ای از آن سر میکشید ، دلم را مکدر کرد.

از دیدن جوانکی که پکهای محکم به سیگارش میزد ، کمی حالم گرفته شد.

از دیدن خانمی هم سن و سال خودم که وقت حساب کردن اجناسش به طرز فجیع و صداداری آدامس میجوید ، و دو بچه دیگر هم همراهش داشت،به فکر رفتم.

وقتی دختر بزرگه از خرید سر راه کلاس زبان بر میگردد و با افسوس تعریف میکند که:

" مامان تشنم بود. یه آقا اومد آب معدنی خرید و تو مغازه بازش کرد .صدای آب خوردنش پیچیده بود تو مغازه. انقدر حالم بد شد."

آنوقت دلم میگیرد.

وقتی دخترم در کلاسهای دوشنبه مدرسه، باید بایستد و نگاه کند و کل کلاس 40 نفری خوراکی و آب بخورند ، پیش دخترم کمی خجالت می کشم.

 

 

دخترهایم را از یکی دو سالگی طوری بزرگ کردم که در ماه مبارک ، در خیابان هیچ چیزی را پیش چشم روزه داران نخورند.

حتی الان دختر دومی و دخترک را جدا از دختر بزرگه می نشانم برای غذا خوردم تا حرمت روزه دار را بفمند.

نمیگویم من خط کش هستم و دیگران باید نسبت به رفتار من سنجیده شوند.

نمیگویم همه باید روزه دار باشند.

 

حرف من رعایت حرمتیست که خیلی وقت است درباره همه چیز از بین رفته!

 

 

 

چهل تیکه توسط مامان طهورا به روز است عزیزانم!

آموزش کاچی خوشگل و خوشرنگ و خوشمزه(ما که نخوردیم!)

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

مامان تسنیم سادات
27 تیر 92 17:42
سلام خوبی عزیزم دلم تنگ شده بودااااا

یه چند روز نبودم چـــــــــــ] خبر شده ....!!!

خدا بد نده به همسرتون چی شده ؟ خیلی ناراحت شدم البته میخوندمتون ولی با مبایل نمیتونستم کامنت بذارم

خدا ایشالله عافیتشون بده و سلامتی کامل به خودت و دخترای گلت

ما شمالیم هنوزم بر نگشتیم ولی تا نت گیرم اومد گفتم یه سر بیام پیشت حال و احوال کنم

بابا ..... دست نذار به دلم که خونه اینجا شمال که واقعا غوغاست ....

اصلا انگار نه انگار که ماه مبارک رمضان است آدم واقعا ناراحت میشه خصوصا لب دریا ..... که دیگه نگوووووو .....

خدا همه مون رو هدایت کنه

کاش حداقل حرمت نگه می داشتند




دلم برات تنگ شده بود مامان تسنیم جون.


نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
27 تیر 92 17:47
بله بانو
باعث تاسفه واقعا.
منم اینجا زیاد دیدم.
اینکه کسی روزه نگیره کاملا به خودش مربوطه.
اما این جور تظاهر به روزه خواری واقعا آدم رو آشفته می کنه... .


حرف منم همینه.
روزه داری اختیاریه.
ولی با روزه خواری نمیدونم به چه کسی دارن لج میکنن؟
سميه مامان گل دخترا
27 تیر 92 21:07
اى بابا خواهر،توى اين زمونه حرمت خيلى چيزا از بين رفته.
خيلى بايد حواسمون باشه خودمون و بچه هاحرمت ها رو نشكونيم و به همه چيز عادت نكنيم....


ما عادت نمیکنیم.
ولی انگار همه دارن عادت میکنن.
zahra
27 تیر 92 22:27
قوربون حرفات عشقم


قوربون گوش کردنت عزیزم!
الهه
27 تیر 92 23:04
بیچاره بابای منم همین حرفارو میزد الان که داشتم حرفاتومیخوندم یاد حرفای اون حدا بیامرز افتادم .اما زیاد سخت نگیررررررر چون اونم رفته رو مد عزیزم


یعنی چی رفته رو مد؟
متوجه نشدم الهه جان.
مهسا
27 تیر 92 23:15
جانا سخن از زبان ما می گویی! کاش حرمتها حفظ می شد. راستی میشه لحظه افطار برای ما هم دعا کنی اخه سومین سالیه که به خاطر مشکل معده نمی تونم روزه بگیرم و نمی دونید لحظه افطار چه بغضی گلوم را فشار می ده. کاش سالم بودم و روزه می گرفتم


خدا تو رو هم شفا بده مهسا جان.
یکی مثل تو با آرزوی روزه داری و یکی هم سالم و متظاهر به روزه خواری!
مامان محمد و ساقی
28 تیر 92 1:07
سلام مامانی.خوبی؟
چی باید بگیم وقتی می بینیم؟قدیما اگه یکی روزه نبود یواشکی یه چیزی میخورد که بقیه نبینن.الان برعکس شده روزه دار میره یه گوشه میشینه تا بقیه راحت باشن و بخورن
با همه حرفهات موافقم

وقتی میخواستم کامنت بذارم کامنت مامان تسنیم جان رو دیدم بدون اجازه خوندم.ببخشا چون یه لحظه کلمه ی شمال اومد جلو چشمم
میدونی که خودم شمالیم.اهل انزلی و الان ساکن رشت.
ما شمالیها تو ماه رمضون حتی کنار دریا هم نمیریم.میگیم زشته اینکار.حتی بچه ها که میگن بریم دریا میگم ماه رمضونه وتشنتون میشه زشته که آب بخورین.
ما اینطور چیزا رو خیلی رعایت میکنیم.
البته تو ماه رمضون مسافرتها هم خیلی زیاد شده.احتمالا" همشون به نیت 10 روز میان سفر.ایشالله مسافرها هم رعایت حال میزبانشون رو بکنند.
مامان تسنیم جان گوش روزه خورهای شمالی رو بکش
طاعات قبول


مینا جان امیدوارم برات سوء تفاهم نشه.
منظور منم همون مسافرها هستن.
مه نه تنها در این روزها بلکه در هیچ موقعی از سال رعایت اهالی شهری که توش مسافر هستن رو نمیکنن.
وگرنه هر جایی هم آدم معتقد داره و هم آدم بی اعتقاد.
تازه منظور من از اعتقاد صرفا اعتقاد دینی نیست.
بلکه اعتقاد عرفی و انسانیه.
ببخش من منظوری نداشتم خانومم.
مامان محمد و ساقی
28 تیر 92 1:21
نه گلم سو تفاهم چیه؟
اصلا" هم ناراحت نشدم.عینا" دارم به چشمم می بینم.مامان تسنیم جان هم که از دوستای نازنینم هستم درست میگن.اومده شمال ای کاش میدونستم کجاست؟نمیتونم وبش برم باز نمیشه برام


من که بیام اونوری هر جوری شده گیرت میارم.
حالا خودت می دونی.
مامان محمد و ساقی
28 تیر 92 1:22
نه بابا اصلاحش نکن.چیز بدی ننوشتی که گلم.بخدا ناراحت نشدم.میدونم چه خبره



خوب من باید همه چیز رو مد نظر قرار میدادم.
اصلا حواسم به دو پهلو بودن حرفم نبود.
ممنون که راهنماییم کردی.
مانلی مادر باران
28 تیر 92 10:04
ما از بچگی بهمون ياد دادن در روزهای عادی هم تو خيابون چيزی نخوريم كه شايد يكی كه نداشت و دلش خواست نبينه چه برسه به ماه رمضون ، نميدونم قبلا خيلی چيزها برا ما حرمت داشت ولی حالا هيچ چيزی انگار حرمت شکنی به حساب نمياد به دختر بزرگه بگو كه افتخارت همين تفاوت او بقيه كلاسشه  


برام مسئله اینه که تا کجا میتونم کمکش کنم تا با منطق اینا رو بپذیره.
مانلی مادر باران
28 تیر 92 11:56
عزیزم خصوصی داری


ممنون عزیزم!
مامان یاسمین زهرا
28 تیر 92 12:36
این حرف من و همسری هم هست این ده روزه مخصوصا روزی که دیدم با ناراحتی از مغازه ای اومد بیرون و گفت همه پرسنلش داشتن خوراکی میخوردن اونم یه ربع مونده به اذان مغرب میگفت یکی داره میوه میخوره یکی چیپس!!!واقعا جای تاسف داره که بی فرهنگی داره رواج پیدا میکنه و هر کی بی فرهنگ تر خودش رو باکلاس تر و با تمدن تر میدونهدلم میخواد بگیرم خفشون کنمچطوری خودت خواهر؟


متاسفانه بدیش همینه که دین رو با همه چیز قاطی کردند.
دینداری شده عین بی کلاسی.
و من می ترسم نکنه خودمون مقصر باشم.
مایی که نمیگم دینداریم ، ولی برامون اهمیت داره دین توی زندگیمون دخیل باشه.
مامان یاسمین زهرا
28 تیر 92 12:42
راستی یک نکته :چرا نظرهای من توی چهل تیکه ثبت نمیشه؟اصلا میرسه؟
دوم یه چیز خنده دار یا بهتره بگم مسخره تعریف کنم:به یه بنده خدایی گفتم چرا روزه نمیگیری گفت:آخه گشنم میشه!


الان فکر کنم ثبت شد.
همش می رسه نگران نباش!
گشنمون بشه میشه نگیریم.نه؟
محبوبه مامان ترنم
28 تیر 92 12:46
متاسفانه الان خیلی از این چیزها می بینیم. من خودم پارسال با وجود بارداری تمام ساعتهایی که اداره بودم چیزی نمی خوردم ، حتی یک لیوان آب. فقط هم دلیلش حرمت داری روزه و رمضان بود. ولی متاسفانه بعضی از همکاران یا ارباب رجوع خیلی راحت آب یا چیزهای دیگه می خوردن.
خدا کنه بتونیم این حرمتها رو به خوبی یاد بچه هامون بدیم که بعدها باعث ناراحتی کسی نباشند.
و خوش به سعادت شما که توی تربیت بچه هاتون حواستون به همه چیز هست. خوش به سعادتت مادر نمونه.


یعنی باز هم به اون روزهای با حریم و حرمت بر میگردیم؟
♥●•٠·˙عارفه مامان فاطمه حلما جون♥●•٠·˙
28 تیر 92 14:05
دعا مون کن این شبا گلم


الان ما محتاج دعاییم از جانب شما عزیز.
ولی هر وقت یادت می افتم دلم میا پیشت و خدا برات روزهای راحت میخوام.
عاطفه
28 تیر 92 15:06
آخ گفتی ! حرف دلم منم بود به خدا ! دور جون شما انگاری درک و شعورا شده منفی صفر ! ولی از یه چیز خیلی خوشـــــــــــــــــم اومد اینکه از 1-2 سالگی دخترا رو عادت دادی ! می خوام پسرم و همینجوری بار بیارم از همین امروز تو سن 14 ماهگی . این فلب عشقولانه فقط به عشق صبوری و خانومی و ایمان دختر بزرگه است . می بوسمش .



ممنون که اینقدر ازش تجلیل به عمل میاری!
واقعا بعضی چیزا باید از همون سن خیلی پایین تو بچه ها نهادینه بشه.
مامان ساقی و محمد
28 تیر 92 15:51



همش تقدیم به خودت!
الهه
28 تیر 92 16:03
منظورم روزه نگرفتن هم واسه خودش مد شده عزیزم


آهان از اون لحاظ!
این روزها خیلی چیزا با برچسب مرجع تقلید و دین مد شده.
مانلی مادر باران
28 تیر 92 21:07
دوستی دارم که ماشین مدل بالای کولر دار و ... زیر پاشه و روزی یکی دوبار میره یا شوهرشو میبره دانشگاه یا بچه شو میزاره کلاس و ورمیداره میگه تو این گرمای یزد ( گاهی به 50درجه هم میشه ) کسی که بیرون میره نباید روزه بگیره اونوقت تو شرکتی که شوهرم کار میکنه کارگرای سنی که زیر دست بنا کار میکنن همه روزه میگیرن حالا مقایسه کن این بیرون رفتن رو با اون


نمیدونم منطق بعضیا چجوریه؟
مامان سونیا
29 تیر 92 8:59
متاسفانه اینم یکی دیگه از دردهایی که دامن گیر جامعه ما شده و داره همه رو به قهقرا میبره خیلی ها روز نمیگیرین بعضیها شون نماز نمیخونن ولی ماه رمضون هم نماز میخونن هم روزه میگیرن بعضی ها نمیدونم هجاب به چه ح نوشته میشه ادعای دینداری و روزه داری میکنن مگر میشه دستورات دین رو هر کدوم رو دلت خواست رعایت کنی هرکدومش رو دلت نخواست انجام ندی روزه بگیری بعدش هفت قلم ارایش بکنی یک مانتو تا بالای زانو و استین تا بالای ارنج بپوشی یک شالم که مخصوص وسط سر هست و از جلو و از پشت سر هم رو بریزی بیرون و بیای وسط خیابون بعد ادعای روزه داری بکنی واقعا نمیدونم چی بر سرجامعه ما دار میاد داریم میشیم مثل ترکیه و کشورهای عربی مسلمونی به اسم شده و نه واقعی فقط در حد شعار مسلمونی که حجابش رو رعایت نمیکنه نماز نمیخونه روزه نمیگریه (چون بهش میگن امل) روابط خارج از چارچوب و با نامحرم رو داره به لقمه حلال هم اعتقادی نداره و... اسمش هم هست مسلمون میدونی یک چیزی خیلی دلم رو میسوزونه و توی همین نی نی وبلاگ پره اکثرا اصلا نمیدونن حجاب چیه میری وبش میبینی عکس گذاشته با چه وضعی و گاها بدونه حجاب حالا دم از روزه داری و هزارتا چیز دیگه هم میزنه توی بارداری میخواد روزه بگیره یا بچه زیر شش ماه داره میخواد روزه بگیره اخه تا کی امام زمان ما این وضع ما ها رو ببینه و خون گریه کنه نمیدونم چرا این وضع پایان نداره و عاقبتش کجا خواهد بود نمیدونم انشالله که خدا خودش توفیق اطاعت و گام برداشتن در راه درست رو به هممون بده


این دردیه که من رو هم خیلی عذاب میده و با گفتنش هم به امل بودن و عقب مونده بودن متهم میشم.
شیدا
30 تیر 92 1:32
خدا دخترت آخر عاقبت به خیر کنه
درساش خیلی سخته نه؟
یکی از فامیلا بچش همسن دختر بزرگته،میگه درساش خیلی سخته


اره
به خاطر آزمون تیزهوشان و نمونه است.
عقیق
30 تیر 92 5:11
جانا سخن از زبان ما میگویی؟..............
چند وقت بود میخواستم درموردش بنویسم!
انگار دیگه هیچی حرمت نداره!
من از بچگي ژنتیكی كم وزن بودم.الانم با قد170 حدود 45 كيلو ام.
ولي از 9سالگی روزه ميگرفتم.
دخترتون رو درك میكنم.تو مدرسه ما هم كسی روزه نمي گرفت.
یه دوستی داشتم استخون بندي خیلی درشتی داشت، هنوزم خیلی پره.یادمه تا دبیرستان هم روزه نمیگرفت میگفت من ضعیفم!!!
البته كه تقصير خانواده ها هم هست
مثلا من اگر مامانم میخواست مث مامان اون دوستم بگه روزه نگير، شاید الانم مقید نبودم!!
بذارید یه چیزی تعریف كنم، كنكوری كه بودم تابستون سال سوم كه میخواستیم بريم پیش مشاور قلمچي به بچه ها گفته بود این تابستون خیلی براتون سرنوشت سازه و روزه به شما واجب نیست!!چون نمیتونید درس بخونيد!!!
و جالب اینجاست كه گفته بوده گناهش هم گردن من!



قبلا هم گفتم این منطق ناجور آدما منو عذاب میده.
مامان ملینا
30 تیر 92 14:41
عزیزم خوشحالم که هنوز افرادی مثل شماها پیدا میشن که دلشون با دیدن این صحنه ها به درد میاد.جای بسی تاسف داره واقعاً. فقط دعا میکنم که همه عاقبت بخیر بشن


درد اومدن دل ما چه فایده ای داره خانومم؟
وقتی ما کم کم داریم انگ امل بودن میخوریم!
مامان زینب
5 مرداد 92 11:29
چقدم زیاد شده روزه خواری و حرمت شکنی


روزه خواری زیاد شده و روزه داری کم؟
یعنی ما مقصریم؟
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
7 مرداد 92 5:04
دوست عزیزم دلت میخواد تو قرعه کشی نی نی وبلاگ شرکت کنی اگه کد 199 رو به شماره 20008080200 ارسال کنی تو مسابقه شرکت داده میشی و کارت هدیه یک میلیون ریالی نیز دریافت میکنی حالا چی میگی رای میدی..؟؟ نمیخوای با این کار هم به من کمک کنی و هم شانس خودتو امتحان کنی ؟؟!!!!!!! با هر خط فقط یه بار میشه رای داد اما اگه تونستی با چند تا سیم کارت رای بدی که بهتر کمکتو فراموش نمیکنم عزیزم فقط لطفا بهم خبر بده تا هم ازت تشکر کنم و هم تعداد رای هامو داشته باشم