اولین جلسه کلاس اول
روز دوشنبه معلم دختر دومی جلسه گذاشته بود.
جهت آموزش اهداف مهر ماه.
و یک سری توصیه که برایم جالب بود.
مثل اینکه چطور بچه ها با کلاس عادت کنند و طریقه مشق نوشتن و هدف از نگاره ها چیست.
و اینکه در مورد نگاره های فارسی چطور باید سوال شود و بچه ها چه چیزهایی را باید به خانه منتقل کنند از آموزش.
اینکه رنگ آمیزی کتاب مهارت های نوشتن ، باید آخر از همه باشد تا دست بچه برای نوشتن خسته نشود.
اینکه مداد گرد برای کلاس اول دست بچه ها ندهیم و فقط از مداد های چند ضلعی استفاده کنیم تا مداد ، موقع نوشتن مشق و عرق کردن دست در دستشان سر نخورد و نچرخد.
اینکه پول و مقدار آن را به بچه ها یاد بدهیم برای پیشگیری از خریدهای آنچنانی.(مثل خرید 5000 تومانی ژله به صورت فله ای و پخش کردن آن میان دوستان!خدایا توبه!!!)
اینکه در مورد دستشویی رفتن و شستن دست به بچه ها تاکید کنیم.
و در مورد احترام به اولیای مدرسه.
و توصیه هایی از این دست که فکر کردم به درد مادرهایی که امسال کلاس اولی دارند می خورد.
در این بین برایم توقعاتی که مادرها از معلم داشتند برایم جالب بود و رفتار مادرها در روز جشن شکوفه ها.
اینکه از بچه ها جدا نمی شدند و درست برعکس قدیم بود.
قبلها بچه ها مادرها را رها نمیکردند و حالا مادر ها و پدرها به هیچ قیمتی از بچه ها جدا نمی شدند .
و اصرار فراوانی داشتند تا آشغال تغذیه روز جشن را خودشان از بچه بگیرند و در سطل آشغال بیندازند.و یا مدام از بچه پرس و جو می کردند آیا تشنه است یا نه؟ که اگر خدای نکرده بچه شان تشنه بود برایش در طرفة العینی آب بیاورند.
یا یک وقت زبانم لال بچه ها سنگینی کیف اذیتشان نکند و بار آن را خودشان به دوش بکشند!
در کلاس هم ، زمان جلسه بعد از توصیه های ایشان مبنی بر کنترل وسایل بچه ها و آموزش به آنها برای جمع کردن و جا نگذاشتن وسایلشان واکنش مادر ها این بود:
ما همیشه برای اون بچه ها مون تا نصفه شب می اومدیم و وسایلشونو می بردیم که.میشه بازم در رو برامون باز کنند؟
میشه به دختر من خیلی توجه کنین.آخه خیلی حساسه.
میشه دختر منو بیارین جلو کنار خودتون بنشونید؟
تورو خدا بچه ها رو دعوا نکنین ها!
...
نمیدانم کی میخواهیم یاد بگیریم بچه هایمان دارند مستقل می شوند و همیشه ما در کنارشان نیستیم برای کنترل و یاد آوری.
بگذریم...
یکی از توصیه های معلم در مورد گوشه ی دفتر بچه ها بود که همیشه ی خدا مچاله و برگشته است و اینکه تدبیری بیندیشیم غیر از گیره کاغذ که دست بچه ها را درد می آورد.
قبلا این الگو را از روزگارنو پیدا کرده بودم.(ممنون مریم جون)
روی کاغذ رنگی پیاده کردم و این شد:(نمیدانم چرا دیشب دوربین قاطی کرده بود.بابت بی کیفیت بودن عکسها شرمنده ام!)
و در عمل:
مورد دیگر این بود که معلم شیوه ای دارد که کودک همزمان با یاد گرفتن نگاره و تمرین نوشتار آن ، تمرین "دست ورزی " هم داشته باشد.
به این صورت که هر نگاره را با خمیر درست کند و روی یک برگه مقوا بزند و برایش ببرد و برای روز بعد دوباره نگاره جدید را با همان خمیر ها درست کند و ببرد.
من از کاغذ رنگی و طلق استفاده کردم.
یک کاغذ رنگی گذاشتم زیر ، خط زمینه برایش کشیدم ، یک طلق چسباندم رویش ، وقتی با خمیر نگاره ها را درست کرد ، دوباره یک طلق روی خمیرها گذاشتم و دو طرفش را شیرازه زدم.و البته کمی تزیین کاغذ و ...
این طرح کاغذ بود و انشاالله عکس با خمیر هم میگذارم.دیشب فراموش کردم از درست شده اش عکس بگیرم:
امسال سعی می کنم تجربیات کلاس اولی دختر دومی را بنویسم تا
کلاس اولی دارها استفاده کنند.
اگر موافق باشید.