کاربردهای "فِر"!!!
دختر دومی این روزها مشغول خواندن و نوشتن است.
صدا می کشد و می نویسد.
بخش می کند و در جدول بخش و صدا کشی می نویسد.
جدولِ دوستی می کشد.
چقدر کلاس اول شیرین است وقتی که دخترت از هر گوشه و کنار حروف الف و ب و ترکیب با و آب و بابا را پیدا می کند و نشانت می دهد و ذوق می کند از این که می تواند اینها را بخواند.
این هم اولین مشق دختر دومی.البته به صورت رسمی و معنا دار.
و کاردستی کتاب ریاضی:
از وسایلی که برای دختر دومی خریده ام این شابلونهای حروف است که با آن
فلش کارتهای دید آموز درست کردم و در هر فرصتی که داشته باشم ، کارتها را نشانش می دهم و دخترم کارتها را می خواند.
یعنی اینها:
چون حالت بازی دارد ، خوب جواب می دهد و خسته کننده و کسالت آور نیست.
و این کارتها که فقط برای حروف است و مشق و رنگ آمیزی را که عشق دختر دومیست ، با هم دارد.
این روزها مدام با دختر دومی در حال بخش و صدا کشی هستیم.
و تمرین حروف هم آغاز و هم پایان در کنار بخش و صدا کشی.
در حال خوابیدن.
در حال حرف زدن.(یک کلمه از میان حرفهایمان می گویم و میخواهم تا بخش کند و صدا بکشد.)
وقتی با هم به خرید می رویم و ...
دیروز نشسته بودیم با هم.
دخترک را می خواباندم و بافتنی می بافتم و با دختر دومی کار می کردیم.
این بار سبک مشاعره کار می کردم.
گفتم هر کس کلمه ای که می گوید باید با پایان کلمه قبلی شروع شده باشد و بعد بخش کنیم و صدا بکشیم.
کلمه ها پشت سر هم آمد و من گفتم "کیف" و دختر دومی گفت:"فِر"!
گفتم درست است و من با "ر" کلمه ساختم.
دوباره کلمات چرخید و نوبت رسید به دختر دومی با حرف "ف".دوباره گفت:"فِر".
گفتم قبول نیست.تو یک بار این را گفته بودی.
گفت:"نه مامان.اون "فر" یعنی کسی که داره خودشو "فر" میده.این "فر " یعنی اون "فر"ی که توش غذا میذاریم."!!!
با قیافه ای کنف شده قبول کردیم و دوباره کلمات چرخید و دوباره به دختر دومی "ف " افتاد و دوباره گفت:"فِر"!
گفتم این بار قبول نیست.تکراریست.
بسیار راحت گفت:"مامان!این "فر" با اون "فر"ها فرق می کنه.این "فر" یعنی مویی که "فر" داره!"
و من فقط نگاه کردم و نگاه کردم و در دل اندیشیدم که 10 سال بعد با توجیهات و استدلالات و مغلطه ها و سفسطه های دختر دومی چطور می توانم حرفی به او ثابت کنم؟
* سوییشرت و شلوار و کلاه دخترک تمام شد و به زودی عکسهایش گذاشته می شود.