دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

معما

1391/12/14 20:30
نویسنده : مامان دخترا
808 بازدید
اشتراک گذاری

دختر بزرگه در مدرسه چند تا معما یاد گرفته و مشغول تعریف کردن و سوال کردن آن از من و پدرش است.دختر دومی که در تمام مدت با دقت خواهرش و توضیح دادنش را تماشا میکرد چند دقیقه رفت و بعد با دو تا کاغذ کوچولو برگشت و گفت من هم معما دارم.و شروع کرد به پرسیدن از ما.یکی از معماها این بود:

 

 

 

و توضیح:

اون کناری سمت راست یه مامانه که بچش رو روی پله های یک کتابفروشی گذاشته و خودش نشسته بالای پله ها تا استراحت کنه.بچه کنار دیوار یه دونه عنکبوت می بینه و میترسه و شروع میکنه به گریه کردن.مادره هم انقدر پاهاش درد میکنه که نمیتونه بیاد از پله ها پایین و برش داره.به نظرتون مامانه چجوری بچش رو برداره؟

جواب خواهربزرگه:انقدر سر و صدا میکنه تا فروشنده بیاد و بچش رو براش بیاره!ابرو

جواب دختر دومی:نه نمیتونه.چون کتابفروشی بسته است!!!متفکر

چواب من:خوب همون طور که نشسته پله ها رو یکی یکی میاد پایین و بچش رو بغل میکنه.

جواب دختر دومی:آفرین مامان درست بود!!!نیشخند

 

و معمای دیگر:

 

 

این خانومه داره میره بستنی بخره.(یک خانوم با حجاب کامل.)بعد این آقاهه دستش رو میاره بالا و میگه نه من اجازه نمیدم از این طرف بری.به نظرتون چجوری میتونه این خانومه بره بستنی بخره؟

و خدایی برای این یکی نمیتوانستم جوابی جور کنم.گفتم میگه:آقا میدونی الان ساعت چنده؟به نظر شما الان ساعت خواب نیست؟میگه نه الان مثلا صبحه.میگم نه خوب خودشون نمیدونن که الان شبه و از ساعت خوابشون خیلی گذشته.میگه نه الان فردا صبحشه دوباره اومدن برای خریدن بستنی.خلاصه تا چندین دقیقه بحث بود که الان صبحه یا آخر شب؟

خوب من چه جوابی دوباره بدم؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

زهرا
17 دی 91 11:51
دلم میخواد دختر وسطی رو بگیرمش بذارمش توی بغلم بچلونمش بوسش کنم بعدش بهم بگم اینقدر سخته که نمیتونم حلش کنم ...خب شاید فقط بتونم این حدس رو بزنم که میتونه بره از یه کوچه ی دیگه از پشت سراقاهه بیاد یواشکی بره بستنی بخره !هوم ؟
بهش بگو زهرا اینطوری گفت و یه بوس ابدارش کن که دلتنگشم بدجور


اینم جوابیه برای خودش.فعلا فقط فکر امتحانا باش!
شهره مامان مینو
18 دی 91 16:27
ای جان....چه عشقی کردی اونوقت نه؟؟؟؟؟


خییییییییییییلی!