خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > ورزش...

ورزش...

1392/9/17 2:33
نویسنده : مامان دخترا
1,563 بازدید
اشتراک گذاری

 

وقتی تب  لاغری جامعه را فرا می گیرد نتیجه چیزی جز این نمیشود:

 

 

 

و هلاک میشود دخترک از پیاده روی و ورزش سخت!

 

 

بعد از گرم شدن بدن ، دراز و نشست!

 

 

 

خوب زمانه در حال پیشرفت است!

نباید توقع داشت بچه های ما ، مثل ما بعد از سه بچه و فشار آمدن به زانوها و پاها و هزار درد و مریضی تازه به فکر تناسب اندام بیفتند.

این نسل از همین یک و نیم سالگی اقدام میکند.

شاید از ما موفق تر باشند.

خدا می داند!

دخترک(1-2 سالگی)
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
شرح حال! شرح حال! سرگرمی های دخترک!(2) سرگرمی های دخترک!(2) عزیز خانوم عزیز خانوم دخترک... دخترک...

نظرات (19)

مامانی طهورا
5 تیر 92 11:13
ای جوووووونم
تردمیل ما که تبدیل شده به وسیله ای برای آویزان کردن لباس و کیف
چیزی تو مایه های رخت آویز برقی


نه واسه ما فقط برای من یک نفر هنوز کاربرد داره.
zahra
5 تیر 92 11:59
فدات شم


اوا!
خدا نکنه تو فدای من بشی.
در ضمن تولد داداشت هم مبارک!
سميه مامان گل دخترا
5 تیر 92 13:12
از حال رفت دخترك. ببين چه عرقى كرده!!!
مامان خانوم كار درست رو اينا ميكنن نه من كه هــــــى گذاشتم چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاق بشم....


دیگه خدایی میخواستی بعد از این زایمانها چاق هم نشیم؟
مامان مهسا
5 تیر 92 14:27
ببينم انگار اصلا خجالت و اينا در كار نيست !!
نميگي كه برم يه ذره هنر ياد اين ملت بي هنر بدم !!
ازت كم مياد تو و اون دوستت !!
ما هم يه چيزي بدونيم شما ضرر ميكنيين !! هنراتون پاش پاش ميشه !!
نه والا
خو برين يه سر به چهل تيكه بزنين به روزش كنين روي سخنم با نرجس هم هست !


والا از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون ما هی پست نمیذاریم که این نرجس پست بذاره.
میبینیم نخیر خبری نیست.
اتفاقا امروز به فکر یه پست جدید بودم.
به روی چشم!
شیدا
5 تیر 92 15:37
ای جان
دل ما غش و ضعف میره با دیدن این فینگیلی


ببینم فینگیلی خودت بیاد بازم برای فینگیلی ما غش میکنی یا نه؟
مامان محمد و ساقی
5 تیر 92 16:21
حسابی خودشو خسته کرده و عرقش در اومده
تو هم زانو درد داری؟


مینا جان.
انقدر توی فکرتم که نگو.
چرا رفتی؟
تازه داشتیم با هم دوست می شدیم.
میشه برگردی؟
محبوبه مامان ترنم
5 تیر 92 16:37
وای خدا دلم غش کرد واسش. مخصوصا اونجا که خسته شده. ماشاالله به این کارهاش.


هلاااااااااااااکه بچم!
عضلات به هم پیچیدش رو ببین!
محبوبه مامان ترنم
5 تیر 92 16:41
راستی مامان دخترا، من یک چیزی هم می خواستم بگم .
آشنایی با شما توی این دنیای مجازی روی من خیلی تاثیر گذاشت. من واقعا به خاطر اینکه همچین مامان نمونه ای هستی بهتون تبریک می گم. آشنایی با شما باعث شد من کلی تغییر کنم و خیلی واسه ترنم و باباش وقت بذارم و اصلا هم ناراحت نمیشم که کارهاشون رو انجام بدم. تازه کلی هم کیف می کنم. و این تغییرات در من از زمان دیدن وبلاگ شما ایجاد شد.
خوشحالم که با شما آشنا شدم.
قبلا از کارهای خونه خسته میشدم و می گفتم مگه من نوکرتونم که کارهاتون رو بکنم ولی الان با جون و دل کارهام رو انجام می دم. ممنون دوست خوبم


محبوبه جان حرفت خیلی منو توی فکر برد.
یعنی خدا یه همچین لیاقتی رو به من داده؟
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
5 تیر 92 16:48
آهای مامان مهسا!
اول اینکه خودت پاش پاش بشی.
دوم اینکه الان یه پست گذاشتم. جمعه هم یه پست دیگه می ذارم ایشالا.
بلی.


و نرجس بانو فعال می شود!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
5 تیر 92 16:48
ای من جیگرشو بخورم.
والا می گم یه دستگاهی اختراع نشده ادم بره روش چاق بشه؟
می خوام.


قدر لاغری رو بدون دخترم!
شیدا
5 تیر 92 17:49
پس چی
ما پس به دنیا آمدن بچونم قلبمون واسه ایشون میزنه


حالا می بینیم!
ما هم فینگیلی شما را قورت میدیم درسته!
این به اون در!
zahra
5 تیر 92 21:25
فدای فینگیلمون


زهرااااااااااااااااااااااااااااا!
بیا و ببین .
فردا مهمون دارم.
بگو کی؟
علي خوشتيپ
6 تیر 92 0:18
سلام خاله جون.من تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کردم.به رایتون نیاز دارم
اگه از عکسم خوشتون اومد کد 118 رو به شماره 20008080200 اس ام اس کنید.
ممنون


چشم عزیزم.
مامي حانيه
6 تیر 92 1:09
سلام
خوش به سعادتش همت داره ما كه اندر خم يك كوچه ایم


خوب دختر منه دیگه!
مامي حانيه
6 تیر 92 1:19
شرمنده فراموش كردم كامنت بست قبل رو بخونم.
راسش من بي نهايت تنبلم در لب تاب اوردن و عصاي دسم گوشیمه اما هيچگونه کار خاصی نیاز نیست و براحتی بست ميزاره.اما گوشیه قبليم گلگسی اس بود بست نميذاشت


و گوشی الان؟که میتونی راحت باهاش پست بذاری؟
سوری مامان زهره
6 تیر 92 15:01
ازتون تصور یه خانوم چاق رو داشتم.... مثل خودم...
(شکلک آدمک دارای حس ششم قوی...)


الان دقیقا تصورت از من چیه؟
چند کیلو مثلا؟
مامان سونیا
6 تیر 92 16:13
افرین خاله از حالا به فکر تناسب اندامت باش وقتی مثل من شدی...کیلو و مثل کوفته قلقلی گردو قلنبه تردمیل هم نمیتونه برات کاری بکن احسنت به این دختر قربون اون خستگیت بشم


حالا هم شروع کنی بد نیست.
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست!
مامان تسنيم سادات
6 تیر 92 22:04
واااااى ... يه دستمال بدين به اين بچه ...!!
شربت و بستنى هم بدين از حال رفت آخه ...
آدم جلو بچه از اين چيزا مى ذاره ؟؟؟؟؟
تبلتو خودشون گرفتن بازى مى كنن اينا رو دادن به بچه ....!!


تبلتم کجا بود؟
کفتم به زودی نصب می شود.
فعلا قسمت دختر ها شده.
مامان گلی
8 تیر 92 7:35
الهههههههههههههههی خسته نباشی عزیزم


خوش اندام شدم یعنی؟!