دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 21 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

تجربه ی تلخ

ماهی قرمز های عید مان مردند! به عبارت دیگر کشته شدند! دیروز که دختر ها از مدرسه برگشتند ، دختر دومی به رسم هر روز داشت برایشان غذا می ریخت. من هم هر بار رد می شدم نگاهی می انداختم و می رفتم سر کار خودم. یک بار که گذر کردم دیدم تنگ ماهی ها چادر پیچ شده است!!! و البته دختر دومی ناپیدا! با اعتراض به اینکه گناه دارند و اکسیژن بهشان نمی رسد چادر را باز کردم و دیدم ماهی ها بی هیچ تکانی ته تنگ هستند و بوی عطر تمام فضای راهرو را پر کرده است! و کاشف به عمل آمد که دختر دومی از بس خواسته است ماهی ها را عزت و احترام کند ، شیشه عطر را آورده و در آبشان عطر ریخته تا خوشبو باشد! ماهی ها مردند با وجود اینکه سریع آب ...
30 ارديبهشت 1393

روز معلم با تاخیر!!!

روز معلم ، در یک روز در مدرسه دختر ها ، برای دختر بزرگه و دختر دومی برگزار شد. و از آنجایی که من بسیار بیکار بودم و صد البته اکتیو!!! نماینده ی هر دو کاس بودم برای برگزاری جشن! اول صبح جشن دختر دومی برگزار شد و خوب بود:             و بعد از آن هم جشن دختر بزرگه:       برای کادوی روز معلم ، برای هر دو دختر ها  ، با همکاری تعدادی از والدین دانش آموزان کارت هدیه تهیه شد و به معلم ها تقدیم شد. برای دختر دومی معلم اصلی و معلم نقاشی و ورزش و قرآن. برای دختر بزرگه هم معلم ریاضی ، علوم هدیه های آسمانی ، فارسی ،ورزش ، معاون...
25 ارديبهشت 1393

مبارک!

    تولد حضرت علی (ع)  و روز پدر بر همسرم و پدرم و پدر همسرم مبارک. همیشه باشید که محتاج محبت همه ی شما هستم! محتاج پدرانه هایتان ، که گر چه جنسش از مادرانه های مادرانمان نیست، ولی کم هم ندارد!   ...
23 ارديبهشت 1393

مسافرت بعد از آزمونی!

خدا را شکر دختر بزرگه (به گفته ی خودش) آزمونش را خوب داده است. روز پنجشنبه،  ظهر ،طبق تصمیم قبلی که داشتیم و دختر بزرگه از آن بی خبر بود ، رفتیم شمال! تا کمی استراحت کند و از فضای درس خارج شود! طبق معمول تمام شمال رفتن ها ، امامزاده هاشم دلی از عزا در آوردیم :       و دخترک منتظر برای آش دوغ :         محمود آباد و ویلایی که همیشه می رفتیم ، جای خالی نبود و به ناچار رفتیم تا رستمرود و یک ویلای زیباتر از قبلی. و منظره ای که از ویلا دیده می شد:     و حیاطی دلپذیر و قشنگ:   و در آخر هم قسمت دوست ...
22 ارديبهشت 1393

روز آزمون!

امروز پنجشنبه 18 اردیبهشت ماه 93 ، روز آزمون تیزهوشان دختر بزرگه است. مشغول حاضر شدن است تا خودمان را به حوزه امتحانی اش برسانیم. در این بین ، دختر دومی که همیشه و همیشه مهربانی اش را نثار دیگران می کند ، شب قبل خواهرانش را مهمان  کرد تا به خواهر بزرگه خوش بگذرد و استرس امتحان نداشته باشد. قبل از خواب بعد از ظهر و بدون اینکه من متوجه بشوم ، همه چیز را آماده چیده بود و خوابیده بود.           و شب هم یک نامه برای خواهرش نوشته بود و در آن برایش دعا کرده بود.       همیشه مهربان بمان دخترم! اما نه آنقدر که خودت را فراموش کنی!!!...
18 ارديبهشت 1393

نمایشگاه کتاب 93 (2)

و در روز فرح بخش و به یاد ماندنیِ چهارشنبه گذشته ، کتابهایی هم خریداری شد که از دیدنشان ذوقی وسیع ما ر ا در بر می گیرد!       کتاب ها و بازی فکری دخترک :     کتابهایی که برای "ماموریت غیر ممکن 3 " خریدم!!!       بازی فکری دختر دومی:       و یادی هم از نمایشگاه کتاب سال قبل! کتاب های دختر بزرگه:                           کتاب های دختر دومی: ...
15 ارديبهشت 1393