دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

20 ماهگی دخترک

1392/9/17 2:34
نویسنده : مامان دخترا
1,399 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

امروز دخترک 20 ماهه شد.

 

20 ماه از به دنیا آمدنش گذشت و روزهای سخت کم کم دارد تمام میشود.

سه مرحله سخت هنوز باقیست.

1-گرفتن پستونک

2-گرفتن شیشه شیر

3-گرفتن از پوشک

 

خدا کمک کند تا این سه مرحله هم بگذرد.

برای هر کدام از این مراحل با دختر بزرگه و دختر دومی برنامه ها داشتیم.

هر کدام در نوع خودش خاطره ای ماندگار.

گاهی افسوس میخورم و میگویم کاش آنها هم وبلاگی داشتند تا خاطراتشان از کودکی ثبت می شد.

ولی تا بتوانم خاطرات آنها را هم در همین وبلاگ جا میدهم.

 

 

دخترک حالا خیلی راحت 10 کلمه را می گوید.

و تنها یک جمله:

"نی نی یَفت!"

و تمام عکسهای خانه را بابا می بیند.

مهارتهای حرکتی اش تا به آنجا پیش رفته که در یک چشم به هم زدن در اولین پاگرد پله های منزل برادرم بود و خدا رحم کرد بابا ندید این صحنه تراژدی را!

با مردم کوچه و خیابان به راحتی ارتباط برقرار میکند.نشان به آن نشان که هر کس به کنار کالسکه دخترک می رسد با لبخندی پت و پهن کالسکه را رد میکند!

هیچ مغازه داری را به حال خودش نمیگذارد مگر اینکه کمی با او سر و کله بزند!

و من ایمان دارم که همیشه بچه های آخر بسیار باهوشند!(گرفتید نکته مستتر را؟!)

 

 

20 ماه است که دخترک آمده و در این مدت من همه نوع نگاهی را به زندگی ام دیده ام.

 گاهی متعجبانه و گاهی دلسوزانه!(از لحاظ اینکه چطور با سه تا بچه به کار میرسی؟)

گاهی متفکرانه و گاهی باز دلسوزانه!(از لحاظ اینکه به زعم خودشان سومی هم دختر شد!!!)

اما نگاه خودم به زندگیم تنها شکر است و شکر!

برای اینهایی که دارم و برای آنهایی که ندارم!

خدایا !چطور نعمتهایت را شکر کنم؟!خیال باطل

 

 

 

 اضافه شد:

چهاردهمین دندان دخترک هم درست در روز تولد بیست ماهگی اش در آمد!

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (19)

عاطفه
29 خرداد 92 12:27
چه قشنگ ! ولی واقعا فکر ککنم سخت باشه حتما خیلی توانمندید که انقدر موفق بودید ایشالا همیشه شاد و پیروز باشید


نه من توانمند نیستم.
خدا لطفش زیاده بهمون.
♥●•٠·˙عارفه مامان فاطمه حلما جون♥●•٠·˙
29 خرداد 92 12:35
20تا بوس برا دخترک


20 تا بوس برای دخترک خودت!
الهه
29 خرداد 92 13:00
بیستا ماچ گنده برا بیستمین ماهگرد دختر بیست وای وای وای تا چش باز کنی میشه 20 ساله ایشالله همیشه لب هر 5 نفریتون خندون باشه همین کافیه


جدی که همین برامون کافیه!
محبوبه مامان ترنم
29 خرداد 92 14:25
ایشاالله که خدا هر سه رو واست حفظ کنه. 20 ماهگی دخترک هم مبارک


ممنون مامان گل.
ایشالا بیای و از ثبت نام ترنم جون بنویسی!
مامان ال ای سفیدبرفی
29 خرداد 92 22:38
لحن نوشتنتان ونگاهتان به زندگی برام جالبه شانسی تووبلاگها می گشتم که شمارو پیداکردم به وبلاگ پسرم علی سفید برفی ودخترم ال آی سفیدبرفی وارمیا مسافرکوچولوهم سری بزنید ممنون میشم .امیدوارم در آینده دختر خانوماتون مایه افتخار شما وفامیل وشهروکشورشون بشن .راستی اهل کجاین؟


من اهل استان تهرانم!
و اینکه عزیزم برام آدرس نذاشتی که!
zahra
29 خرداد 92 22:57
وقتی از دست قلب خسته میشوی بلند میشوی بیایی ببینی زندایی جانت چ پستی جدیدی میتواند گذاشته باشد و بعد ت عکس دخترک را ببینی و نیشت تا بناگوشت باز شود و کلی قربان صدقه اش بروی و بعد ول کنی بروی ادامه ی نارسایی های کوفتی قلب ... دخترک میتواند یک همچین چیزی باشد شبیه یک مسکن فوری


و زن دایی جان این وسط چه نقشی داشت آیا؟!
مامانی طهورا
29 خرداد 92 23:04
مبارک باشه بیستمین ماه زندگی دخترک نازنین


سلامت باشی.
کاش پست بیستمین سالگرد تولدش را هم میتوانستم با همین نیرو و انگیزه بنویسم.
یعنی می شود مامانی طهورا؟
یعنی من زیاده خواهم؟!
نرجس خاتون، مامان طهورا خانوم
29 خرداد 92 23:54
تو چقدر تند تند آپ می کنی


مشکلی داری؟
دیگه با اون عینک دودی راه نیفتی بیای اینجا!
من خوش ندارم با این قیافه اینجا ببینمت.
مهربون بیا!
مامان دخترا مهربان میشود:
عزیزم!
من به سلامتی سه تا بچه دارم و یک وبلاگ سه در یک!
گرفتی منظورمو؟
مامان تسنيم سادات
30 خرداد 92 0:56
چشم به هم بزنى ميشه بيستمين سالگرد تولدش



اون موقع من 53 ساله ام.
حال دارم برای وبلاگ نوشتن؟
شیدا
30 خرداد 92 1:05
بقیه چیزارو نمیدونم،ولی برای از پوشک گرفتن تجربه خودش بیشتره!چرا ازش کمک نمیگری مادر خانومی؟
خدا سالم نگهشون داره انشاالله


ای مادر !
برای بچه هاشون خوب بلدن همه چی رو.
ولی واسه خودشون تا خون به دل من نکنن ول کن نیستن.
مامي حانيه
30 خرداد 92 14:02
سلام
ماشالا خيلي با نمك خدا حفظش كنه.
از طرف محكم ببوسينش


خیلی لطف داری عزیزم.
مانلی
30 خرداد 92 14:56
سلام مبارک باشه ماشالا خانمی شده واسه خودش . دیگران برایم مهم نیستن مهم اینه که اونی که خودش بهتر میدونه هر چی میده صلاح بندش تو همونه . امیدوارم همه ی سه مرحله به خوشی تموم شه که با تجربه و حوصله شما حتما همینطور خواهد بود


من هم برام مهم نیست.
ولی بعضیا خیلی روی اعصابن گاهی!
sanaz
30 خرداد 92 14:59
۲۰ماهگيت مباااااااارك دخترك جووون



ممنون عزیزم.
مامان سونیا
30 خرداد 92 16:23
حالا یک دست هورای بلند با افتخارش بیست سالگیت رو ببینم نازنینم
مبارکت باشه خوشجل خودم

مامانی انشاالله بیست سالگیش هم حال داری بیایی براش وب بنویسی فکر کن من تا 60 سالم بشه باید بیام سرکار چون کارم رو از 30 سالگی شروع کردم اونوقت شما نمیخوای بیای این وب رو اپ کنی البته اون موقع باید از خاطرات بچه یا بچه های دختر اولی هم بنویسی انشالله
و چه زود دیر میشود


ان شااله!
دعا کن من سرحال باشم و پرحوصله!
مامان یاسمین زهرا(خاله ندا)
30 خرداد 92 16:44
عزیزم ببوسیدش ماشاا... معدن نمکه


پس معدن نمک ندیدی!
البته که واسه من معدن نمکه!
مهسا
30 خرداد 92 18:20
20 ماهگی اش مبارک. دیر نیست زمانیکه از 200 ماهگی اش بگویید و کمی بعد از دغدغه هایی که آرزو می کنید کاش همه دغدغه ها مثل گرفتن پوشک و پستونک و شیشه شیر بود .
لبت همیشه خندان دختر کوچولو


حرفت رو می فهمم خانوم.
zahra
31 خرداد 92 13:06
خب مسکن رو تو اماده فرمودی دیگر


یعنی من الان نقش تریاک و مخدر رو دارم؟
به من میگی خانمان بر انداز؟
مانلی
31 خرداد 92 15:32
منم قبول دارم متوجه کنترل نامحسوس نشدم منم خودم با این قضیه مشکل دارم یه دوست دارم که دوتا پسر داره که یه پسرشم تو سن بلوغه یا خونش نمیرم یا اگه میرم همش چشمم دنباله بارانه ولی با منع کردن و کنترلی که بچه متوجه بشه مشکل دارم کلا تو این دوره بچه بزرگ کردن سخته واقعا


حالا گرفتی چی میگم.
منم منظورم همین بود.
سميه مامان گل دخترا
31 خرداد 92 21:17
مبارك باشد بيست ماهگى. ان شاالله تو همه چيز بيست بشود
(مامان دخترا باز داغ دل من رو تازه كردى كه....)


چرا؟
چیکار کردم مگه؟