دستمال کاغذی
این روزها دستمال کاغذی نه تنها در خانه ما بلکه در هر خانه و ماشینی که دخترک پا بگذارد به معضلی تبدیل می شود.دستمال کاغذی خانه ما به طبقه بالایی کتابخانه رسیده و دستمال کاغذی خانه مادر به بالای تلویزیون صعود کرده و دستمال کاغذی ماشین زیر پایمان استتار شده!
دخترک وقتی دستش از همه جا کوتاه می شود و التماسهایش برای برداشتن دستمال از بالای کتابخانه جواب نمی دهد به سراغ کیف دخترها می رود و در یک حرکت انتحاری بسته دستمال جیبی را بر میدارد و خودش را به گوشه ای می رساند برای استفاده از دستمال!
و اینقدر این بینی بینوا را الکی می فشارد که جداره ها ی بینی به هم میچسبد و آب از سر و چشم دخترک جاری می شود و دخترک به گریه می افتد.
اما دخترک کوتاه نمی آید و به سراغ خواهر می رود. با خنده هایش خواهر را راضی می کند.
و عملیات فشردن بینی خواهر شروع می شود.
و هر بار هر دو محتویات دستمال را چک می کندد .حالا چرا؟من هم نمیدانم!!!
آیا فکر می کنند چه چیزی می توانند در آن دستمال ببینند؟!