دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

ورزش و موسیقی!

1392/9/17 2:18
نویسنده : مامان دخترا
1,231 بازدید
اشتراک گذاری

دخترک هنوز در کار ورزش و پرورش اندام است.

و این کار را در هیچ برهه ای از زندگی فراموش نمی کند!

این هم گواه ماجرا:

 

 

 

 

و در بین تمرینهای ورزشی ، چشمی هم  به سیستم کامپیوتر خواهر ها دارد و با

آهنگ ها همراهی می کند به شیوه ی قدیمی!

 

 

 

حتی در زمان قحطی و کمبود میکروفن ، دخترک مشکلش را با همان فنر دراز و نشست حل می کند:

 

 

خدا هدایتت کند دخترم!

 

میخواستم در این پست هم یکی دیگر از هنرهای تابستانی دخترها را بگذارم.

اما از آنجا که مدتی بود از دخترک ننوشته بودم و همچنین از آنجا که تعریف و تمجید و قربان وصدقه رفتن از هنرهای دخترهایم در دو پست پشت سر هم یک جورهایی به دلم نمی نشست ، این پست را به صورت میان برنامه جایگزین کردم.

تا پست بعد...

 

 


نزدیک زمستان است و شاید برای ایده گرفتن به دردی خورد!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

Zahra
14 مهر 92 20:00
نمک کوچولومونه دیگه


کم پیدایی زهرا؟
بیمارستان داری به قول بابات؟!!!
آشنای غربت نشین
15 مهر 92 8:17
اینقدر علاقه به خوانندگی اونم توی این سن و سال نشان از آن دارد که با آینده کاریش بی ارتباط نیست . انشاله که در مسیر صحیح این استعداد قدم بذاره .مثلا" قاری قرآن .
نزنی ها ؟! فقط نظرمو گفتم قصد جسارت نداشتم .


البته!
چرا که نه؟
ما و خوانندگی؟
به ما میاد؟
خوب کردی گفتی!
نگار
15 مهر 92 9:54
ای جان ...قیافشو


قیافه ورزشکاری یا قیافه خوانندگی؟!!!
Zahra
15 مهر 92 11:32
سلام عزیزم
چیکار کنم دیگه یه پام دانشگاست یه پام بیمارستان بخش یا لیبر
وقت سرخاروندن ندارم که !
خسته شدم دیگه !
هی ویزیت کن هی نسخه بنویس هی زایمان بگیر
الان خوب کلاس گذاشتم ایا ؟
ی وقت نیای وبم ؟


باشه چشم نمیام!
این واسه اینکه دیگه خیلی زیادی کلاس گذاشتی!!!
Zahra
15 مهر 92 11:33
برای قربان یا غدیر میام
عروسی دخت عموی گرام هم که صد البته
میبینمت به زودی جیگر


مردم مراسم لباس خری! هم که داشتن و برای عروسی توپ توپن!
مامان یاسمین زهرا
15 مهر 92 13:10
ای خوشمزه.منم از هنرهای دخترم نوشتم بیا پیشمون خواهر


حتتتتتماً!
اومدم
〰〰مامان تسنيم سادات〰〰
15 مهر 92 22:13
عززززززيزم ....
حالا داره چى مى خونه ...؟؟


تصنیف.
یا پاپ.
چه فرقی داره؟
مهم هنره خواهر!
رزیتا
15 مهر 92 23:48
وای که من می خوام گازش بگیرم.عزیزم.



چی بگم؟
اگه میتونی بگیر خوب!
مامان سونیا
16 مهر 92 8:39
وای مــــردم! روزِ ناز کودک است
روز سرمســـــتی و ساز کودک است
کودک است آییــــنه ی دل را صفا
کودک است محصـــولی از عشق ووفا

روز کودک بر دخترای گل مبارک


بر سونیا جون گل گلی هم مبارک.
مامان سونیا
16 مهر 92 8:41
عزیزم سرم خیلی شلوغ سر فرصت میام نظر برای پستاتون میگذارم شرمندم این روزا وقت نظر گذاشتن ندارم ولی هروز میخونمتون ببوس روی ماه دخملیا رو قربون هر سه تاشون بشم من


همین که بیای برام کافیه.
خودتو به زحمت ننداز و راحت باش گلم.
کمک
16 مهر 92 8:52
سلام من یه سوال بی ارتباط با این پست داشتم که مربوط ب چهل تیکه است من در حال بافت دستکش هستم و اونجایی که نوشتی (بعداز دورج توی دونه هاتون به فاصله مشخص مثلا هر 4یا5 تا دونه یکبار 5 تا دونه اضافه کنید . ده بار خوندم ولی متوجه منظورت نشدم که آیا هر 5تا دونه رو که بافتیم 5 تای بعدی رو هرکدوم یه دونه اضافه کنیم که ایجوری زیاد میشه یا اینکه کلا روی اون رج 5 تادونه اضافه بشه ؟ کمک لطفا"


عزیزم توی چهل تیکه جوابت رو میدم.توی نظرات پست دستکش.
مامان سجاد و ساجده
28 مهر 92 8:57
خسته نباشی کوشولوی ورزشکار


اونم از نوع حرفه ای!