روزهای یک کلاس اولی!
دختر دومی تا درس "او و" خوانده است.
میخواند و می نویسد.
من هم بالطبع با او می خوانم و می نویسم.
جدول می کشم و جمله می سازم برای دیکته اش.
هنوز بساط ساختن فلش کارت به راه است.
هر درس جدیدی که می گیرد ، فلش کارت کلمه های همان درس را می نویسم تا تمرین کنیم.
یکی دیگر از روشها یمان کتاب انگشتی است که به پیشنهاد معلمشان درست کردم.
این:
روی یک برگه یا کاغذ رنگی را دایره های کوچک برش می زنیم (با کاتر) و یک شابلون درست می کنیم.
حالا این شابلون را روی یک برگه A4 می گذاریم و داخل هر کدام از دایره ها کلمه ای می نویسیم.
من دو تا کاغذ مختلف درست کردم تا جای لغات تفاوت کند و دخترم جای کلمه ها را از حفظ نگوید.
حالا ما یک شابلون داریم و صفحاتی با کلمات متفاوت که زیر آن قرار می گیرد و از کودک می خواهیم تا لغات را بخواند ، یا لغتی را که از او می پرسیم با انگشت نشان دهد.
یکی دیگر از روشهاکه برای املا نویسی استفاده می کنم(به توصیه معلم) ، روش املای صامت است .
که دخترم به من نگاه می کند و کلمه ی مورد نظر را لب می زنم و او تشخیص می دهد من چه می گویم و همان کلمه را می نویسد.
و برای بخش و صدا کشی هم بعد از فکر زیاد به این روش رسیدم:
از آبسلانگ (چوب های پزشکی) استفاده کردم و پشت و روی هر کدام از آنها یک نشانه را نوشتم.
کلمه را می گویم و او با نشانه های روی چوبها کلمه را می سازد.
بعد هم برایم بخش ها را از هم جدا می کند.
و یا مثلاً می پرسم صدای دوم کدام است؟
بخش اول کدام است؟
با این روش ها کمتر حوصله اش از درس و نوشتن و خواندن سر می رود.
و کاردستی اعداد:
و کاردستی دیگر که به دلخواه و طرح و ایده خودم درست کردم:
باز هم با استفاده از آبسلانگ و دایره هایی که با مداد رنگی روی آنها کشیدیم و روی آن از ماکارونی های ریز حیوانی چسباندیم.
و این وسایل البته در دست دخترک هم می چرخد و جالب این که همه ی اینها رویشان نوشته است:
" بابا ، بادا ، آ داد، اَبا"
فقط همین!
با این همه کار که برای دختر دومی می کنم ، دو روز قبل به خانه آمده و می گوید:
"مامان! خانومِمون میخواست 8 تا قارچ بده براش بکشی.بعد پشیمون شد.بهش گفتم خوب بده خانوم.مامانم که همیشه بیکار نشسته داره بافتنی می بافه.خوب چند تا قارچ هم بکشه اقلاً!"
و من :
الآن آیا حق دارم سرم را محکم بکوبم به دیوار؟