دخترکدخترک، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره
دختر دومیدختر دومی، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
دختر بزرگهدختر بزرگه، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

❤❤❤سه دختر من❤❤❤

15 آذر ماه، تولد...

بیست و یک سال و نه ماهه بودم که از وجود تو با خبر شدم. شوکه بودم؟ نمیدانم! خوشحال بودم؟ نمیدانم! غمگین؟ باز هم نمیدانم! فقط میدانم فصل جدیدی از زندگیم را پیش رو داشتم که هیچ ذهنیتی و تجربه ای از آن نداشتم. حتی آن زمان که برای اولین بار در وجودم لرزیدی هم ،نمیدانستم درست درکَت کرده ام یا نه؟ ولی تو بودی و این غیر قابل انکار بود. در دنیایی دیگر سیر می کردم. این را وقتی بارداریهای بعدی را تجربه کردم دریافتم. نه غصه ی کمبود وزنت را داشتم و نه دیر و زود به دنیا آمدنت را. انگار قانون نانوشته ای به من گفته بود کودکت سلامت به دستت می رسد. اغراق نمی کنم. توکل ...
15 آذر 1392

دیکته ی پر غلط!

  دو شب قبل به دختر دومی پیشنهاد دادم که بعد از اینکه من دیکته گفتم و او نوشت ، او به من دیکته بگوید. و با این کار ، با یک تیر سه نشان بزنم. اول اینکه برای دختر دومی تمرینی باشد برای خواندن جملات " روان خوانی " ، ضمن خواندنشان برای من. دوم اینکه دختر دومی در نقطه ها و دندانه های نوشته ی من دقت کند و همین موجب شود در دیکته خودش ، حواسش به نقطه ها و دندانه ها باشد.(گاهی دختر دومی در این موارد بی دقتی می کند.) و سوم اینکه تفریحی باشد برایمان و از حالت خشک و قراردادیِ من مدام می گویم و تو مدام باید بنویسی خارج شویم.   خلاصه دختر دومی دیکته اش را نوشت:       و ...
12 آذر 1392

دختر 12 ساله ی من!

      امروز ، بیستم ماه مبارک رمضان ، تولد دختر بزرگه به ماه قمری است. امروز دختر بزرگم 12 ساله ی قمری شد. 12 سال پیش در چنین روزی وقتی ناله هایم اتاق را پر کرده بود و با التماس مامانم را از اتاق بیرون کرده بودم تا ناله هایم دلش را به درد نیاورد ، فقط به خدا میگفتم: " خدایا این همه بنده دست به طرفت گرفته اند و از تو شفای بیماران را می خواهند. تو را به بزرگی ات قسم فقط به حرمت دل یکی از آنها یا درد مرا کمتر کن ، یا تحملم را بیشتر."   بماند که تا ساعت 8 صبح فردا هنوز فریادها و ناله های من در اتاق پیچیده بود. درد کم نشد ؛ ولی تحملم صد برابر شد. و روزهای نه چندان خوب بعدش.....
4 آبان 1392

روز سه تا دخترم مبارک!

  امروز  علاوه بر اینکه روز تولد برادر شوهر کوچیکه است ، روز دختر هم می باشد! ما هم که دختر داریم از نوع سه تایی! خدا برایمان نگهشان دارد. امروز را بر همه دخترها و دختر داران ، علی الخصوص سه دختر خودم تبریک می گویم! این هم کادوهایی که دختر ها از من و پدرشان گرفتند امروز:   کادوی دختر بزرگه:     کادوی دختر دومی:     کادوی دخترک:     ما هم دختر کسی هستیم. ولی برای ما و به زمان ما نه روز دختری بود و نه کادوی روز دختری بود!   ...
4 آبان 1392

29 مهر-تولد دوسالگی دخترک

        روز 29 مهر ماه ، درست ساعت 4:45 دقیقه بعد از ظهر ، 2 ساله می شوی دخترک!  درست 2 سال است که با هم هستیم. 2 سال و 9 ماه البته. 9 ماه را من با تو عشق کردم و تو ... 9 ماهی که با تو بودم و تو با من بودی و هیچ کداممان همدیگر را ندیده بودیم ولی با تمام وجودمان همدیگر را حس کرده بودیم. تو را نمیدانم! اما من 9 ماه را با عشق و ترس و دلهره گذراندم ! از همان جنس ترسها که همه ی مادرها دارند. که دخترکشان حتما تکان بخورد. روزی هزار بارتکان بخورد! لگد بگوبد زیر دنده هایشان و پوست شکمشان را فشار دهد. گوشه شکمشان جمع شود و نفس را در سینه هایشان ...
28 مهر 1392

به بهانه ی تولد دخترک(29 مهر)

      12 سال است که مادری ام رو به تکامل است. 7 سال است بیشتر مادرم. 2 سال است که با تمام وجود مادری را حس کرده ام. هر کدامشان برایم فصل جدیدی از مادر بودن را گشوده اند.   خیلی جاها کم گذاشته ام...می دانم. خیلی جاها خسته شده ام. خیلی جاها نا امید شده ام. خیلی جاها هول برم داشته است و به همسرم پناه برده ام. اما به هر حال 12 سال است که مادرم. مثل همه ی مادرها و با همه ی دغدغه های مادرها.   اعتراف می کنم... گاهی اوقات خسته می شوم. از اینکه می دوم و می دوم. از اینکه هر روز 6 صبح بیدار می شوم و کلی با بچه ها سر و کله می زنم تا بر...
26 مهر 1392

توضیحات نگاره و دست ورزی

دوست عزیزم فاطمه جان در مورد نگاره ها و دست ورزی توضیح خواسته بودند. زمان ما در صفحات ابتدایی کتاب فارسی سال اول دبستان ، تصاویری بود که ما به اسم لوحه می شناختیم. در نظام آموزشی امروز به این تصاویر "نگاره" می گویند و هدف آن ارتیاط چشمی کودک و بالا بردن دقت و تقویت بیان و داستان پردازی کودک است. در کنار آن در هر نگاره مفاهیم اعداد و جهت ها و بعضی مفاهیم مورد نیاز کودک هم به صورت غیر مستقیم آموزش داده میشود.   دانش آموزان کلاس اولی ، چون هنوز عضلات دستشان ضعیف است و توان نوشتن مشق و رنگ آمیزی را به طور کامل ندارند ، معلمین و اولی از یک سری تمرین برای قوی و ورزیده شدن دستهایشان استفاده می کنند که به آنها تمرین ...
7 مهر 1392